خانه پزشک

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّد لعنت خدابرسوال فروشان وحامیانشان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ

خانه پزشک

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّد لعنت خدابرسوال فروشان وحامیانشان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ

*سومین جلسه‌ی دادگاه متهمان آزمون دستیاری سال 82*

برخی متهمان:

اقرارهای کتبی تحت فشار بازجو و کارشناس پرونده بوده است

 

سومین جلسه دادگاه متهمان آزمون دستیاری سال 82 به ریاست قاضی حسینیان در شعبه 1083 دادگاه عمومی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ابتدای این جلسه که به تفهیم اتهام متهم ردیف ششم پرونده و دریافت آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها اختصاص داشت، قاضی حسینیان، بخش‌هایی از پرونده که به اقاریر متهمان در نزد بازپرس پرونده اختصاص داشت، پرداخت که متهمان نیز عنوان کردند که تحت فشار بازجو و شرایط خاص بازداشتگاه، این اظهارات را بیان کرده‌اند.

در این هنگام قاضی حسینیان از متهم ردیف شش که بخش عمده این جلسه به تفهیم اتهام وی اختصاص داشت، سوال کرد که آیا این بخش از اقرارها را که با خط خود نوشته‌اید، قبول دارید؟ که وی در پاسخ گفت: خودم با خط خودم نوشتم اما بسیاری از آنها توسط کارشناس پرونده آقای «م» با هدف این‌که زودتر آزاد شوم، به من دیکته شد.

وی همچنین اظهار داشت: سوالاتی که در اختیار وی قرار گرفته، سوالات آزمون نبوده و صرفا تعداد کمی از آن‌ها مشابه سوالاتی که در آزمون دستیاری سال 82 وجود داشته، بوده است که در این هنگام قاضی پرونده از وی سوال کرد چرا در برابر این سوالات غیرواقعی مبلغ یکصد میلیون ریال وجه پرداخت کرده‌اید؟

متهم در پاسخ گفت: آقای «ح» یکی از متهمان پرونده به من گفته بود که توسط شخصی که سوال را در اختیار او قرار داده و از مسوولان وزارت‌خانه است، شناسایی شده‌ام لذا چنانچه پول را پرداخت نکنم، او مرا از دانشگاه اخراج می‌کند.

قاضی در ادامه با اشاره به سوابق متهم در آزمون‌های مختلف و رتبه‌هایی که وی به دست‌آورده، از او سوال کرد که چگونه توانسته در آزمون سال 82 رتبه 424 را در رشته جراحی شیراز کسب کند؟

متهم با بیان این‌که سال اول به صورت آزمایشی در آزمون شرکت کردم و سال دوم نیز که همزمان با پایان سربازی‌ام بود، جهت آگاهی از سطح علمی‌ام در زمینه دروس اصلی در آزمون شرکت کرده‌بودم، گفت: سال 82 با توجه به تجاربی که به دست آورده بودم و برنامه ریزی‌هایی که انجام داده بودم، در آزمون شرکت کردم و توانستم رتبه‌ای به مراتب بهتر از دو دوره قبل کسب کنم.

در ادامه اظهارات متهم، وکیل وی اظهار داشت: با ملاحظه نمرات اکتسابی موکلم در سال‌های 80 ، 81 و 82 مشاهده می‌شود که نمرات وی هر سال نسبت به سال قبل، 12 درصد افزایش داشته و همچنین باید بدانیم بالا بودن رتبه هر فرد نسبت به سال قبل دلیل بر متخلف بودن شخص نیست زیرا اگر چنین چیزی را بپذیریم کلیه افرادی که در آزمون‌های سراسری برای بار اول رد می‌شوند، سال بعد حق شرکت در آزمون را نخواهند داشت و باید در صورت قبولی در دادگاه محاکمه شوند.

قاضی حسینیان بعد از استماع اظهارات متهم ردیف شش و وکیل مدافعش، از متهم درباره دلیل در اختیار قراردادن خانه‌اش به سایر متهمان پرونده جهت انجام مذاکره سوال کرد که متهم در پاسخ عنوان کرد: مذاکره‌ای با کسی انجام ندادم، بعد از مخالفت‌های من نسبت به استفاده از سوالات، آنها خودشان به درب منزل من آمدند، من به آنها تعارف کردم که آنها وارد منزل من شدند و به من بالاترین مبلغ را جهت استفاده از سوالات پیشنهاد کردند.

به گزارش ایسنا، در ادامه وکلای این پرونده که بارها با وارد کردن ایراداتی به کیفرخواست مانع از ادامه تفهیم اتهام متهم ردیف 6 شدند، از دادگاه و نماینده‌ی دادستان خواستند که درباره‌ی موضوع افشای سوالات توضیح ارائه دهند.

پس از دریافت پاسخ‌هایی از جانب قاضی پرونده، وی بار دیگر تفهیم اتهام متهم ردیف شش را ادامه داد.

متهم نیز در پاسخ به سوالات مکرر قاضی حسینیان در ارتباط با صحت مطالب عنوان شده در اقرار کتبی وی که با خط خود او نیز بوده، اعلام کرد: تمام اظهارات را تحت فشار کارشناس پرونده انجام داده و هیچ برخوردی با بازپرس پرونده که امضای وی در پایان برخی از برگه‌های بازجویی مشاهده می‌شود نداشته است.

همچنین در این جلسه وکیل یکی از متهمان این پرونده با اشاره به این‌که نمونه‌ی سوالات رد و بدل شده میان متهمان در پرونده موجود نیست، از نماینده‌ی دادستان خواست درخصوص این بخش از کیفرخواست که در آن اتهام موکلش افشای سوالات آزمون دستیاری پزشکی معرفی شده، توضیح دهد که وی نیز در جواب با اشاره به این‌که بخش قابل ملاحظه‌ای از وجوه پرداخت شده توسط موکلش بعد از برگزاری امتحان پرداخت شده، گفت: چطور امکان دارد برای سوالی که درست نبوده این وجه پرداخت شود.

در ادامه این جلسه قاضی حسینیان با دعوت از متهم ردیف اول و قرائت عنوان اتهامی وی که شرکت در افشای سوالات کنکور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هشت میلیون و پانصد هزار تومان عنوان شده از وی خواست آخرین دفاعیاتش را ارائه دهد که او در پاسخ عنوان کرد: شرکت در افشای سوالات را قبول ندارم زیرا مشخص نیست سوالاتی که از مخزن برداشته‌ام، سوالات اصلی بوده یا خیر اما تحصیل نامشروع را قبول دارم اشتباه کرده‌ام و ادامه دفاعیات را به وکیل خود واگذار می‌کنم.

در ادامه محمد اسلامی، وکیل متهم به قرائت دفاعیه‌ی نه صفحه‌ای خود که مشتمل بر موارد مطرح شده در جلسات قبلی دادگاه توسط وی بود، پرداخت که پس از پایان دفاعیات متهم ردیف یک، قاضی با قرائت موارد اتهامی متهم ردیف 2 در افشای سوالات و تحصیل مال نامشروع از چهار متهم دیگر پرونده، از وی خواست از خود دفاع کند.

او نیز با بیان اینکه اتهامات خود مبنی بر افشای سوالات کنکور را اصلا قبول ندارد گفت: تحصیل مال نامشروع را نیز قبول ندارم.

سومین جلسه دادگاه متهمان آزمون دستیاری سال 82 با قرائت دفاعیات وکیل متهم ردیف 2 پایان پذیرفت و مقرر شد در جلسه‌بعدی چهار متهم دیگر پرونده و وکلایشان آخرین دفاعیات خود را ارائه دهند.

سومین جلسه دادگاه متهمان افشای سوالات آزمون دستیاری برگزار شد

خبرگزاری فارس: سومین جلسه دادگاه متهمان افشای سوالات آزمون دستیاری با حضور متهمان این پرونده در شعبه 1008 دادگاه عمومی تهران و به ریاست قاضی حسینیان برگزار شد.

 

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، در این پرونده متهمان مرتضی . ف، محمدرضا .ج از کارمندان وزارت بهداشت و محمدرضا .ح، فرشته ن، محمدرضا . ک ، محمد. ف و پیام .ع به اتهام افشای سوالات آزمون دستیاری سال 82 در شعبه 1008 دادگاه عمومی تهران برابر قاضی حسنیان قرار گرفته و از اتهامات خود دفاع کردند.

در این جلسه قاضی از متهم ردیف دوم پرونده در خصوص چگونگی فروش سوالات آزمون سوال کرد که وی گفت: یکی از دوستان من که از متهمین پرونده است به من مراجعه کرد و عنوان کرد که سوالات را برای فردی که خیلی تلاش کرده و بالای 80 درصد شانس قبولی را دارد می‌خواهد و دلیل این کار را نیز از بین بردن استرس فرد مذکور ذکر کرد.

رئیس دادگاه از وی در خصوص در اختیار قرار دادن سوالات به چه تعداد از خریداران سوال کرد که متهم ردیف دوم گفت من قرار بود فقط به یک نفر سوالات را بدهم.

متهم ردیف دوم در پاسخ به این پرسش که چهار متهم دیگر چه نقشی در ترغیب وی در افشای سوالات آزمون انجام داده بودند گفت: من فقط با خانم ن در تماس بودم ولی وی افراد دیگری را آورد که من آنها را نمی‌شناختم و وقتی که من به این موضوع اعتراض کردم وی عنوان کرد که چون این افراد در جریان قرار گرفته‌اند نمی توانم آنها را حذف کنیم و در جهت تشویق نیز فقط مبالغی که قرار بود بپردازند پرداخت شد که بعد از آزمون نیز به من مراجعه کردند و عنوان کردند که سوالات واقعی نبوده بلکه شبیه سوالات اصلی بود و به همین دلیل بخشی از وجوه مسترد شد.

وی در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه چه مقدار پول از متهمین دیگر اخذ کرده است گفت: من جمعا 14 میلیون و چهارصد هزار تومان از متهمین اخذ کردم که از این مبلغ 5/8 میلیون تومان را به متهم ردیف اول دادم.

در این هنگام دادگاه از متهم ردیف اول سوال کرد که در جهت در اختیار قرار دادن سوالات به متهم ردیف دوم چه میزان پول درخواست کرده است که وی در پاسخ گفت: من بابت آشنایی قبلی که با متهم ردیف دوم داشتم از وی پول قرض خواستم که ایشان نیز پیشنهاد این کار را به من داد و من نیز به دلیل اینکه چکی به مبلغ 2 میلیون تومان داشتم این مبلغ را از وی گرفتم و ما بقی را نیز پس از اینکه من را قانع کرد سوالات را به وی بدهم به من داد.

رئیس دادگاه از متهم ردیف دوم سوال کرد که در پاسخ به اظهارات متهم ردیف اول چه دفاعی دارید که وی گفت: پیشنهاد کار از سوی متهم ردیف اول به من داده شد و وی به من گفت که در رابطه با خرید منزلی مبلغی معادل 12 میلیون تومان بدهکار هستم و به من پیشنهاد فروش سوالات از طریق خود را مطرح کرد.

در این هنگام قاضی از متهم ردیف ششم پرونده بنام پیام ع. خواست تا حسب کیفر خواست صادره از سوی دادسرای ناحیه 7 مبنی بر معاونت در افشای سوالات امتحان آزمون دستیاری از طریق ترغیب و تطمیع متهمین ردیف‌های اول و دوم پرداخت مبلغ یکصد میلیون ریال در خصوص خرید سولات از خود دفاع کند که وی با حضور در جایگاه اتهام معاونت در افشای سوالات را رد کرد و گفت: من آقای ف متهم ردیف اول را برای اولین بار در جلسه دادگاه دیدم پس چگونه می‌توانم وی را تشویق و ترغیب کرده باشم.

وی افزود: در خصوص متهم ردیف دوم نیز من وی را از قبل نمی‌شناختم تا اینکه 3 روز قبل از آزمون متهمان دیگر، آقایان ف و ک و خانم ن در منزل ما آمده و به من پیشنهاد خرید سوالات را دادند.

وی ادامه داد: قرار شد که من و آقای ی ف تا 24 ساعت جواب قطعی خودمان را بدهیم که بعد از این مدت ما با این کار مخالفت کردیم تا اینکه همان شب این افراد با متهم ردیف دوم آقای ح دوباره به درب منزل من آمدند و در حالیکه آقای ح سوالات را به من نشان می‌داد گفت: شما همان شخصی هستی که مقاومت میکنی و من را تشویق به خرید سوالات کرد.

قاضی از وی سوال کرد که چه تعداد سوال تحویل گرفته است که وی گفت: به دلیل اینکه سوالات شماره نداشت فکر می‌کنم بین 100 تا 120 سوال بود.

وی در ادامه با رد اظهارات خود در مراحل مقدماتی گفت: این نکته که بیش از 176 سوال فروخته شده در آزمون ذکر شده بود را من به اصرار کارشناس پرونده و بعد از 25 روز ماندن در سلول انفرادی به اجبار قبول کرده‌ام.

رئیس دادگاه از متهم سوال کرد که در صورتیکه سوالات واقعی نبوده پس به چه دلیل حاضر شدید مبلغ یکصد میلیون ریال پرداخت کنید که متهم در پاسخ گفت: بعد از آزمون وقتی متوجه شدیم سوالات خریداری شده واقعی نبوده است از متهم ردیف دوم که سوالات را در اختیار ما قرار داده بود خواستیم که پول را برگرداند که وی اظهار داشت: که شخصی که این سوالات را در اختیار ما قرار داده بود از مسئولین رده بالای وزارت ... است و اگر به وی اعتراض کنید شما را از دانشگاه اخراج خواهد کرد.

وکیل مدافع متهم ردیف ششم نیز در خصوص دفاع از موکل خود گفت: بنای تشکیل این پرونده فقط بر مبنای اعترافات متهمین بوده و غیر از این اعترافات هیچ مدرک دیگری در پرونده نیست و حال آنکه اخذ این اعترافات نیز تحت فشار بوده است.

متهم ردیف ششم در ادامه دفاع از خود اظهار داشت: من در تاریخ 14/2/84 از شیراز به تهران آمدم و در ساعت 7 بعد از ظهر وقتی با پرواز شرکت نفت به تهران وارد شدم کارشناس پرونده با من تماس گرفت و در هتل با من قرار ملاقات گذاشت که در این ملاقات وی مطالبی را که از قبل نوشته بود را به من نشان داد و من را تهدید کرد که در صورت عدم امضای مطالب فوق بازداشت می‌شوم و من نیز با اجبار مطالب فوق را امضا کردم.

در این هنگام وکیل مدافع ردیف ششم گفت: من 18 بار برای دیدن بازپرس پرونده به دادسرای انقلاب مراجعه کردم ولی متاسفانه هیچ وقت موفق به دیدن بازپرس پرونده نشدم و فقط با افسر پرونده صحبت کردم که وی نیز تهدید می کرد که در صورت اعتراض موکل من قرار بازداشت وی تبدیل به وثیقه نخواهد شد.

در ادامه جلسه دادگاه، وکلای مدافع متهمان ضمن طرح سوالی در خصوص اینکه دلیلی غیر از اعترافات متهمان در پرونده وجود دارد یا خیر و اینکه آیا سوالات خرید و فروش شده اصلی بوده خواستار پاسخ نماینده دادستان در این مورد شدند.

عباس یزدانی نماینده دادستان در پاسخ گفت:دلایل واقعی بودن سوالات را در 7 بند در جلسه قبلی توضیح دادم.

وی افزود: یکی از وکلای متهمین اعلام می دارد که به دلیل اینکه سوالات فاقد شماره و سربرگ بوده در واقعی بودن آن تردید است که در این خصوص نیز اعلام می‌کنم که آقای ف متهم ردیف اول که دسترسی به مخزن داشته با ذکاوتی که داشته می توانست پس از خروج در یکی از اولین مغازه‌های اوایل خیابان با کپی برداری از سوالات آن را با گرایش خاص تنظیم کند.

وی ادامه داد: متهمان فوق به چه دلیل سوالی را که فاقد شماره و سربرگ بوده است را خریداری کرده‌اند و در این خصوص نیز میلیون‌ها تومان پرداخت کرده‌اند.

وی در خصوص اتهام افشای سئوالات گفت: افشای سوالات وقتی انجام می‌شود که به صورت شایع در جامعه صورت گیرد و در این پرونده نیز آقای ف و ح متهمان ردیف های اول و دوم با مشارکت یکدیگر سوالات را به دست آورده و در اختیار سایر متهمان قرار داده‌اند که این مرحله اول است و در مرحله دوم نیز وقتی متهم ردیف دوم سوالات را به سایر متهمان انتقال داده انجام شده است.

در پایان جلسه دادگاه ، قاضی از متهم ردیف اول خواست تا آخرین دفاع خود را ارائه دهد که وی اتهام افشای سوالات را رد کرد در خصوص تحصیل مال نامشروع نیز از دادگاه طلب بخشش کرد و آخرین دفاع را نیز به وکیل خود واگذار کرد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس اخذ آخرین دفاع از متهمان پرونده به جلسه بعدی دادگاه موکول شد.

نظرات 15 + ارسال نظر
سایه۲ جمعه 14 مرداد 1384 ساعت 06:19 ب.ظ

کیر همه پزشکان درکون من

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 مرداد 1384 ساعت 03:52 ب.ظ

از خاطرات قربانعلی دری نجف آبادی گرفته تا توقیف نمایش اخیر استاد بهرام بیضایی، همه حکایت از حضور پررنگ طرفداران قتلهای سیاسی زنجیره ای و قاتلان این قتلها در رهبری رژیم اسلامی دارد.
آقایان که خود میدانند دست و دامنشان آلوده خون نویسندگان و روشنفکران ایران است، به هر حیله ای در پی کتمان داستان آن جنایت ها هستند. و هنگام که "روایت استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین" آقایان را به یاد قتلهای خود کرده ی زنجیره ای شان میاندازد طاقتش را نمیآورند و توقیفش میکنند.
نه تنها این که حالا حضرات دارند اندک اندک حالیشان میشود که روزگار پاک گردانی دامنهای آلوده به جنایت رسیده است. هر کسی به شیوه ای میخواهد بگوید او نبوده است. آن دیگری و دیگران بوده اند. حالا حتی آیت الله منتظری مغضوب و محبوس در زندان خانگی هم، معلم و استاد و مورد احترام و اکرام میشود، آن هم از سوی یکی از وزیران اطلاعات رژیم که به دلیل حدوث قتلهای زنجیره ای در دورانش مجبور به استعفا از شغل خویش شد. به این چند جمله از خاطرات قربانعلی دری نجف آبادی توجه فرمایید:
"من علاقمند بودم آقای منتظری به عنوان یک مرجع حامی نظام در صحنه باشد . . . یک بار آقای شیخ عباس ایزدی نماینده خبرگان اصفهان و من به دیدن آقای منتظری رفتیم ایشان به آقای ایزدی گفتند، به آقای مشکینی و دیگران بگویید من را مطرح نکنند. معتقد بودند که مردم باید‌ خودشان رهبر آینده را انتخاب کنند . . ."
دری نجف آبادی اجبار وزارت خانه اش به کناره گیری آیت الله منتظری از ریاست هیئت امنای مرکز جهانی علوم اسلامی، دارالشفای قم و دانشگاه امام صادق را این گونه به سود خویش رفع و رجوع میکند:
"علت اینکه آقای منتظری راضی به عمل کردن به توصیه های من شد، به این دلیل بود که من را از روز اول میشناخت . .. من تربیت شده و در واقع پسر آقای منتظری بودم . . ."
هنگامی که آقای قربانعلی دری نجف آبادی به حیله ی بسیار میکوشد پای خود را از جنایت جنون آمیز قتلهای سیاسی ــ زنجیره ای بیرون بکشد در سایت "روز" میخوانیم:
"دفتر دیدارهای دری نجف آبادی در روزهای منتهی به قتل پروانه و داریوش فروهر که در دادگاه قتلهای زنجیره ای مطرح شد ــ نشان میدهد که در آن روزها گاهی سه بار مصطفی کاظمی با دری نجف آبادی در دفترش دیدار کرده است. مصطفی موسوی (کاظمی) در بازجویی ها گفته است که در همین دیدارها برنامه قتلها ریخته شد. و یا خسرو براتی ]عامل و کارگزاری که در همه ی چهار قتل حضور داشت و همان است که راننده اتوبوس قتل نویسندگان عازم ارمنستان بود[ گفته است، در شب به قتل رساندن پروانه و داریوش فروهر برای او پنج ساعت اضافه کاری به امضای رئیس دفتر وزیر اختصاص یافته و همین کافی است که نشان دهد که او از بالاترین مقام وزارت اجازه و ماموریت داشته است . . "
از همه ی اینها جالب تر روبرو شدن مصطفی کاظمی متهم ردیف دوم پرونده قتلهای زنجیره ای (نفر اول سعید امامی بود) با قربانعلی دری نجف آبادی است. در آن رو در رویی به گزارش "روز" مصطفی موسوی از قربانعلی دری نجف آبادی در جلسه ی دادگاه میپرسد:
آیا مدعی است که از قتل پیروز دوانی هم بی خبر بوده است . و وقتی دری ادعا میکند، آری مصطفی موسوی (کاظمی) این صحنه را برای حضرتشان ترسیم میکند که:
"در اتاق شما بود که من وارد شدم ساعت یازده صبح و یکی از مدیران وزارتخانه به شما میگفت، عملیات تمام شده و جسد پیروز دوانی در عقب ماشینی است که الان در پارکینگ وزارت است. آیا شما نبودی که در حضور من دستهایت را تکان میدادی و میگفتی این جا چرا. این جا نه."
دری نجف آبادی کوشیده است با انداختن جنایت قتلهای زنجیره ای به گردن اصلاح طلبان فردای خود را بخرد. و در ضمن با پاک گردانی دامان مدافعان و قاتلان قتلها که از نزدیکان و دوستان و اعضای دولت احتمالی آینده احمدی نژاد خواهند بود، برای خویش در ضیافت آنان سهم و شغلی دست و پا کند. غافل از آنکه نزدیکی به آیت الله منتظری و دوری گزینی از جنایت قتلهای زنجیره ای جز ایجاد خشم و نفرت در آمران این قتلها ــ که حالا هم دولت و ریاست جمهوری و هم ولایت و رهبری فقاهتی را در اختیار دارند ــ هیچ حس دیگری برنخواهد انگیخت، و هیچگونه منصبی برای او به ارمغان نخواهد آورد. خوب است اما قاتلان نویسندگان و روشنفکران و مختاریها و پوینده ها و فروهرها و دوانی ها بدانند، مکافات این اعمال دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 مرداد 1384 ساعت 03:43 ب.ظ

چه نقشه شومی کشیده اند؟

گنجی را که دارند می کشند، هدف از این ترور چیست؟

کوروش گلنام

سه شنبه 11 مرداد 1384 ـ 2 اوت 2005

هر رویداد جنایتکارانه سیاسی که در ایران رخ می دهد، نخست همه نگاه ها به لانه های توطئه در ایران یعنی بیت رهبری، شورای نگهبان، کیهان شریعتمداری(خانه عنکبوت) و ..در مجموع دولت پنهان دوخته می شود. امروز بعد از ظهر، قاضی مقدس، مسوولیت معاون دادستانی تهران و سرپرست مجتمع ارشاد و دادسرای ناحیه بیست و یک تهران، وسیله یک موتور سوار ترور شد. در آغاز می شد گمان کرد که کسانی خواسته باشند ضرب شستی به رژیم آدمکش "ج" اسلامی نشان داده و به کین خواهی رفتار حیوانی با اکبر گنجی، منوجهر محمدی و سایر زندانیان سیاسی با نام و بی نام، و یا دیگرستم گری های دستگاه بیدادگر قضایی رژیم اسلامی، یکی از وابستگان رژیم را به سزای اعمالش رسانده باشند اما با توجه به شناختی که از این سیستم فاسد وجود دارد و با توجه به واکنش جمعی سخنگویان رژیم که به شکل پرسش برانگیزی، یک زبان بر نقش این قاضی بر صدور حکم محکومیت گنجی در رابطه با شرکت او در کنفرانس برلین تاکید داشتند، به سادگی این گمان نیز ایجاد می شود که کار می تواندکار خود رژیم بوده و نقشه شوم دیگری تدارک دیده شده باشد. باید هشیار بودو همه جنبه ها را در دید گرفت. بنابر این، چنین گمانه زنی و تردید در سخنان سخنگویان رژیم در باره این قتل می تواند بر این زمینه ها باشد:

1 ـ پیشینه بسیار آلوده و کثیف "ج" اسلامی در آدمکشی و جنایت که با آتش زدن و سوزاندن زنده زنده انسانهای بی گناه در سینما رکس آبادان شروع شد؛

2 ـ کاربرد شیوه های بسیار شناخته شده مافیایی در از میان برداشتن خودی هایی که کمترین تردیدی در مورد آنها و نگهداری از اسناد و راز و رمزهای پنهان از سوی آنان ایجاد می شود؛

3 ـ درگیری های درونی بین خود، و یا تهدیدهای بیرونی که نیاز به از میان برداشتن مهره هایی را بدهدکه آگاهی های زیادی دارند اما دیگر کاربرد آنچنانی نداشته و می توانند خطر ساز باشند؛

4 ـ و یا قربانی کردن مهره ای برای رهایی کل سیستم از هلاک و متلاشی شدن. همآن شیوه ای که در مورد سعید امامی (اسلامی) اجرا شد. شرایط بسیار حساس آن روز ایجاب کرد که او دیگر مهره ای رو شده، سوخته و خطرناک شود.

اگر این قتل کار خود رژیم باشد، که هیچ شگفت آور نیست، برای نگارنده هنوز درست روشن نیست که چه نقشه های شومی از آن میان برای گنجی دارند و چرا نام او را چنین آگاهانه به حکم قاضی مقتول در باره اوپیوند می زنند(کاری که سران مافیایی رژیم در چنین مورد هایی همیشه تلاش می کنند به میان نیامده و در اجتماع از آن سخنی گفته نشود). چه نیازی داشته اند که پای گنجی را، که آدمکشان هم اکنون دارند او را ذره ذره در برابر چشمان شگفت زده مردم ایران و جهان با سنگدلی و خشونت ویژه "ام القرای اسلام" به قتل می رسانند، به میان آورند؟ در صورت اجرای نقشه قتل گنجی هم که قاتل شناخته شده است و اکبر گنجی با دلیری ویژه خود، او را از هم اکنون به همه جهانیان معرفی نموده است و این آدمکشی تازه تغیری در ماهیت موضوع نمی دهد! اما همه ما می دانیم که ما با یک رژیم عرفی و قانونی سرو کار نداشته و باید این مورد را همیشه در دید داشت که "ج" اسلامی پیچیدگی های ویژه خود را دارد. آدمکشان شاید ظاهرن می خواهند این قتل را به نوعی به حکم محکومیت گنجی و در نتیجه انتقام کشی شخصی او از سوی خانواده، وکیل ها و دوستان او ارتباط داده تا از هم اکنون پیش زمینه قتل گنجی و دستگیری های گسترده نزدیکان، و کیل ها و دوستان او را توجیه کنند(کاری که هم اکنون با دستگیری غیر قانونی، قلدرانه و برنامه ریزی شده وکیل بی گناه گنجی، عبدالفتاح سلطانی، آغاز شده است). کسانی که ماهیت حقیقی این جنایتکاران را می شناسد، می دانند که این شیوه "ج" ولایت است که جنایت را انجام داده و با پرونده سازی و زمینه سازی های دروغین آنرا به دیگری که خطری برای موجودیت او ایجاد نموده است، نسبت داده و به خیال خود تلاش می کند که افکار همگانی را فریب دهد. آنگونه که تا امروز نیز بوده است، این گمان نیز هست که فردا بیچاره ای را که او را یا با تهدیدهای وحشتناک ویژه ولایت "سلطانی" ترسانده و یا با هزار وعده دروغین فریفته اند، دستگیر و او با آب و تاب از پروژه ای پنهان و دست داشتن اکبر گنجی، بستگان و دوستان او در اجرای این آدمکشی سخن گفته و خود را فریب خورده بنماید و از "مقام معظم" تقاضای عفو کند! پس از آن هم فورن دادگاهی نمایشی بر پا، خلاف وعده های دروغینی که باو داده اند، محکوم به اعدام شده، یا حکم به سرعت اجرا شود و یا اینکه نخست او محکوم به اعدام شده، سپس شاید به بهانه اعتراف و همکاری و پشیمانی با یک یا دو درجه تخفیف به حبس ابد یا حبسی دراز مدت محکوم شود اما با هر حکمی که صادر شود، از ترس کمترین افشاگری آن فریب خورده مفلوک و رو شدن گوشه ای از بافته های پشت پرده، چند روزی پس از آن، قاتل ظاهرن از ناراحتی وجدان در زندان دست به خودکشی زده،حلق آویز و یا بهتر "خودکشی اش" کنند!(همآن کاری که با قاتل ساختگی دکتر سامی کردند و پوششی شد برای آدمکشان حقیقی، از آن میان همین رئیس جمهور انتصابی که متهم به دست داشتن دراین قتل است.)

"نظام سلطانی" (به گفته شجاعانه ودرست آزادیخواه مبارز و گرامی اکبر گنجی) علی خامنه ای که وسیله گماشته بد نام، منفور و متهم به جنایتش، قاضی سعید مرتضوی، چون لاشخوری چشم انتظار قتل گنجی نشسته است، می خواهد پیچیدگی و انحرافی در موضوع قتل برنامه ریزی شده اکبر گنجی به وجود آورده، هم کسان آگاه دیگر ی از آدمکشی های رژِیم از آن میان وکیل های گنجی را به بند بکشد، هم اگر بتوانداز حساسیت ها و تکانه های بزرگ احتمالی اثر این آدمکشی آشکار در جامعه کاسته و با این توطئه ها زمینه هایی را برای خروج خود از بحران بعدی فراهم سازد.

اگر چنین باشد، کوتوله های فکری اما تنها خود را فریب می دهند. نگارنده یکبار دیگر یادآور می شود که بیشترینه مردم ایران که از این رژیم متنفرند، این شیادان و ترفندهای آنها را به خوبی می شناسد و با شیوه های جنایتکارانه وخیانت ها ی آنها آشنا هستند و چنین رفتار هایی چون همیشه سبب افشای بیشتر خود آنها خواهد شد. اگر این گمان درست باشد باید گفت که آقایان با این ترفندها دست خود را بیشتر آلوده به خون و جنایت نموده و هر روز بیشتر در این مرداب بویناک فرو می روند.









--------------------------------------------------------------------------------

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 مرداد 1384 ساعت 09:07 ق.ظ

وبلاگ دزد
تو را خدا به من هم بگویید کدام است؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 08:18 ب.ظ

با نظر مانی موافقم میخوان وزیر جدید بیاد و دیگه جوابگویی برای کارهای متقلبانه وزیر قدیم وجود ندارد!بازم ما به رفتنش راضییم.

مانی چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 12:19 ب.ظ

نتایج تا مشخص شدن وزیر جدید داده نمیشه بی خود منتظر نباشین .فکر کنم هفته اول شهریور بدن

سایه۲ چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 11:22 ق.ظ

kamnet balaei az man nist.
doste khobe man dast vardar dige
.khodam be azdaze kafi narahati daram
dige ham kament nemidam

سایه۲ چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 10:54 ق.ظ

salam be hameye doostan aziz be kory cheshm in doshman ke ba id man nazar mizare bayad begam saye2 hamchenan zenda ast va be neveshtan edame mide be omid didar va mofaghiyat doostan felan khooda negah dar

سایه۲ چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 10:45 ق.ظ

dostan ba tavajoh be inke chand nafar az dostan ba ID man matlab minevisan man dige ba in ID kament nemizaram
az in be baed Kament'haie ba id(saie2) az man nist
agar dar in modat kasi az man narahat shod bebakhshid
ghasde man faghat komak bod
be omide movafaghiat shoma dostan
khodahafez

سایه۲ چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 10:35 ق.ظ

salam be doostan aziz kasy az natayej emsal chera harfy nemizane in masale khyli mohem tar az har chizi mibashad age kasy modoone bege ke che etefaghy dare miyofte

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 08:39 ق.ظ

عدالتخواه

غریبه جون
راستی من تازه متوجه شدم که وبلاگ دزد کدام است
مگه تو عقل نداری که اسم فریم زیر را دزد گذاشتی احمقی یا اینکه خودت هم از طایفه دزدان سوال فروش و سوال خری؟
عدالتخواه ننه جنده اگر با غریبه کاری داشته باشی اوون زن خوشگلت رو خودم میکنم اونم جلو چشمات تا حظ کنی احمق کونی خواهر کون ده پدر گورمساخ

سامان چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 08:37 ق.ظ

ما از برون در شده مغرور صد فریب
تا خود درون پرده چه تدبیر می کنند

کاوه چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 08:02 ق.ظ http://nishtar.blogsky.com

الحمدااله معلوم است که کسی مقصر نبوده و خیانتی هم نشده !
خدا را شکر ! ما همه اش فکر می کردیم عده ای ناحق وارد دوره دستیاری شده اند و حق دیگران را پایمال کرده اند . حال اینطور که معلوم است این طفلکها با زحمات شبانه روزی خودشان به درجه نبوغ رسیده بودند . خرید و فروش سووالات فقط شایعه استکبار جهانی و عوامل ضد انقلاب بود !

عدالتخواه چهارشنبه 12 مرداد 1384 ساعت 08:01 ق.ظ

غریبه جون
راستی من تازه متوجه شدم که وبلاگ دزد کدام است
مگه تو عقل نداری که اسم فریم زیر را دزد گذاشتی احمقی یا اینکه خودت هم از طایفه دزدان سوال فروش و سوال خری؟

سیاهی سه‌شنبه 11 مرداد 1384 ساعت 09:10 ب.ظ

ننه قمرم که وکیل بگیر ه بعد از ۱ سال کش امدن قضیه و انکارپزشکیان عزیزو همدستی همه قوا باید تقلب را انکار کند
اره تحت فشار اعتراف کرده اخی !!! اصلا به زور سوالات را بهشون دادند اونا نمی خواستند!!!!!!!!اره جونم خوب فهمیدید تو این مملکت هرچی پول بدی اش می خوری

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد