| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
(تصحیح چندین باره پاسخنامه های دردانه ها وآقازاده ها)
عضو هیات تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری پزشکی:
وزارت بهداشت برای رفع شبهات موجود پاسخنامههای آزمون دستیاری پزشکی را چندین بار تصحیح کرد
تهران- خبرگزاری کار ایران
عضو هیات تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری پزشکی در مجلس هفتم گفت: با توجه به اینکه یکی از شبهات پیش آمده در آزمون دستیاری پزشکی سال گذشته بروز برخی اشتباهات در تصحیح پاسخنامهها بود امسال چندین بارپاسخنامه ها را تصحیح شد.
عوض حیدرپور، نماینده شهرضا درگفت وگو با "ایلنا"، افزود: البته به رغم وجود مظنونیت نسبت به مساله تصحیح اشتباه پاسخنامهها، گروه تحقیق به ایننکته نرسیده است.
وی ادامه داد: پرونده متهمان متخلف در آزمون دستیاری پزشکی درحال حاضر روال طبیعی را در دستگاه قضایی طی میکندکه پس از پایان تعطیلات مجلس اطلاعات جدیدی در این ارتباط اعلام میشود.
|
چهارشنبه 5 مرداد 1384 |
|
|
|
salam be dooste aziz ehtemalesh kame vali bihooshy jaye door momkene vali zaiif
میدونم خنده داره ولی ایا ممکنه کسی با نمره۹۶ ازاد چیزی قبول شه؟
salame be khahar aziz bayad begam fekr konam ghalb az shnse khooby barkhrdar bashy ghalb tabriz ghatee be nazar miyad sayer ghalbha momkene vali sayer reshteha ehtemal zaeefe be omid mafaghiyate shooma
salam be dooste aziz salem vase dakheli hede aghal 550 vase jarahy hade aghal 420 dooste aziz bazam miporsam kasy az natayej midoone
سایه ی ۲ عزیز :
لطفا راهنمایی بفرمایید :
با رتبه ۳۷۲ و سهمیه ی خانم ها ۶۷ کدام یک از موارد زیر می شود قبول شد ؟
به ترتیب : ۱ - پوست رشت
۲ - چشم بهشتی و ایران
۳ - رادیو بهشتی و ایران
۴ - قلب ایران بهشتی و تهران
۵ - به ترتیب چشم و رادیو و پوست و قلب تبریز
ممنون سایه جان
سایه ۲ عزیز بنظر شما داخلی و جراحی عمومی دانشگاههای تهران چه رتبه ای را در سهمیه آزاد برای قبول شدن نیاز دارد
salam be doostan man nemitonam farsi benevisam har ki khast bekhoone har ki nakhst nakhooone mele bashomast dar zemn hatam jan khoosh omady chand vaght naboody che khbara dary khob ya bad begoo mamnoon
منم موافقم
باور کن دعات می کنیم سایه ۲
یا اقلا نفرینت نمی کنیم!
سایه ۲ جون مادرت فارسی بنویس ماکه از خواد
ندن پینگلیش شما خسته شدیم
تشابه...
دوستی دارم که پیش کسوت امتحان رزیدنتی از چندین ! سال پیش است . بحث جالبی می کرد؛ می گفت: رییس آژانس اتمی البرادعی در یک مصاحبه وقتی با این سؤال مواجه شده که چگونه شما هم با فعالیت صلح آمیز مؤافقید هم مخالف ؟ پاسخ داد : کشوری که توان استفاده و آماده سازی اورانیوم را کسب کند تنها 4 ماه با فن اوری بمب اتمی فاصله دارد که حاشیه امنیت بسیار بسته ای ست؛ یعنی آین نامه ها خلاء قانونی دارند و با پیمان منع منافات دارند ما با این مجوز که قانونی هم هست تا 12 سال آینده 40 کشور دارای سلاح هسته ای مجازی داریم که در صورت تغییر موضع و دیپلماسی 4 ماهه بمب اتمی خواهند ساخت این یعنی پذیرش ان حق قانونی برای آنها که سوء پیشینه دارند ریسک بزرگی ست.
این دوستم این طور نتیجه گرفت که سال قبل که برای اعتراضات به دبیرخانه مراجعه کرده بود به علت وابستگی هایی که به سیستم داشت به اتاق ناصری پور ارجاع شد . داخل اتاق رییس در گوشه اتاق یک میز خالی بود که روی اون یک جعبه بزرگ قرار داشت، دکتر گفت اسمت و شماره کارتت چیه ؟ بعد همینطوری رفت سراغ کارتن و کمی بعد پاسخنامه مرا بیرون کشید و نگاهی انداخت و گفت ما چند بار این پاسخنامه ها رو تصحیح کردیم ( جمله ها آشناست نه؟).مورد شما هم بررسی می شود . دوستم متعهد و از خودی ها! بود ولی اونقدر نور نداشت تا تو چشم اونها باشه ولی می گفت : تعجبم از نوع بایگانی و دسترسی به پاسخنامه ها بود که برای آبدارچی از وزیر هم راحت تر بود.این حرفهای اون باعث شد من فکر کنم شاید کسایی که تا دیروز مدعی تعویق و ... بودند واقعا از وخامت اوضاع تصحیح و بایگانی و سوراخهای امنیتی سیستم به خوبی آگاه بودند و حالا که سیستم دست خودی های نخودی افتاده باید این حفره ها درزگیری و در عین حال مستحکم تبلیغ بشه .سهم خواهان دیروز امروز نه دلسرد شدن نه منفعل بلکه حق حساب و حق السکوت رو دریافت کردن .تبلیغات سیاسی که موفق بود و نتیجه 27 خردادی داد.مونده قبولی نخودی ها که از خودها بهتر و از ناخودی ها خیلی خیلی بهترن که اون هم با حق السکوت امثال گودرزی و ریاض و ... مرتفع شد. فکر می کنید سیستمهای اداری و کاری در ایران چقدر قابلیت تغییر و ارتقاء داره؟ فکر می کنید کش دادن موضوع اعلام نتیجه وقت را به نفع چه کسی می کشه ؟
فرض کنید تصحیح مجدد مثلا باعث بشه اشتباها نمره من یا تو ! کمتر بشه!!؟ چقدر وقت اعتراض یا قدرت یا فرصت بهت می دن؟
اونها از جایی سوراخ پیدا کردن که پچ محافظتی رو بعد نفوذ فورا نصب کردن معمولا به همین دلیل انقلابیون با انقلاب ساقط نمی شن چون را ورود رو پشت سر منفجر می کنن. دشمنان فعلی باهوش زیرک و هنوز گرسنه اند .خدا شاهد فاجعه 28 مرداد بوده تاریخ ایران مرداد را ماه توطئه می شناسد و تیر ماه قیام و شهریور ماه جنگ امسال ما با هندوانه زهر آلود چه مهربانانه مهمان خواهیم شد.
نوش جان زحمتکشان.
salam be doostan aziz age kasy az natayej khabar dare ya hood rotbehayi ke jahaye mokhtalef ghaboll shoodan ro midoone bege mamnoon
salam dobare be doo dost razmande man barasy kardam va natayej ke be dast avordam in tory hast vase bihoshy hadeaghal rotbe hoodod 275 vase atfal hoodod 180 vase ofoony hodod 145 mikhad vase dakheli va zanan be marateb bala tar bayad bashe hala khoodetoon mitoni befahmid ke zanan va dakheli vase shooma taghriban bayide shanse bihooshy vasaton ziade ofony jahaye door va atfal mishe ghabool shid be omid moafaghiyat shooma do doost aziz bazam vase eshtebahat ghabli mazaeret chon dar mored in sahmiye etelaat kamtare vali inbar taghriban matalebam doorooste
سایه۲ عزیز میشه لطفا بگی بارتبه۱۸۴ رزمندگان (۲۴۴)چی میتونم قبول شم از دیگران هم ممنون میشم نظرشونو بگن مرسی
salam be doostan aziz doostany chandy ghabl dar mored sahmiye manategh mahroom porside bodan ke chetor azad pazirofte mishan man bad az barasy haye faravan be in natije residam ke age kasy reshteye gheyr mored niyaz ro entekhab kone ke vaz roshane vali age reshteyi ke morede niaz ast ro entekhab kone ebteda dar sahmiye manategh mahroom mohasebe mishe aghe ghabol shood bad ghaboli age tooneste bashe hade nesabe azad ro to hamon reshte sshahr biyare azad hesab mishe yani dar hamoon reshte mahal hesab mikonan masalan momkene kasy dakheli tehran ba sahmiye mahroom ghabool she dar hali ke mitooneste azad dakheli bandar abas ghabol she felan be oomid didar
من هم با سالم موافقم
من خودم از روز اولی که با این سایت آشنا شدم حتی یکبار هم مطالب سیاسی رو نخوندم و سریع از روشون رد میشم
حالا آقایون سیاسی هر اسمی که میخوان روی ما بذارن ....
ما اونقدر بدبختی داریم که فعلا دردمون اینه که ببینیم از این امتحان کوفتی بالاخره قبول میشیم یا نه؟
بد بختیهامون هم با مطرح کردن مسایل سیاسی تو این سایت و اون سایت حل نمی شه
تازه اگه این آقایون به دموکراسی معتقدن باید ملاحظه کنند که اکثر بچه های این سایت دوست ندارن حرفای سیاسی اینجا زده بشه
پس با توجه به نظر اکثریت لطفا محل دیگه ای رو برای بیداری افکار عمومی پیدا کنید.
با تشکر
با عرض سلام خدمت دوستان عزیز همکاران گرامی من هم با نظر سایه۲ موافقم بهتر است که از موضوعات حاشیه ای فاصله بگیریم و از الفاظ رکیک که در شان پزشکان محترمی مثل شما دوستان عزیز نیست خود داری کنیم چون این مسائل باعث رنجش عده ای از همکاران شده و ما هم از نظرات ارزشمند شان محروم می شویم
با خبرهای خود به خبررسانی پیک ایران یاری رسانید! اشتراک/قطع اشتراک خبرنامه پیک ایران
--------------------------------------------------------------------------------
صفحه نخست اخبار ایران اخبار جهان اخبار ورزشی دیدگاهها، بیانیه ها، نشریات زنان تماس با ما
--------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر
دیدی که گور بهرام گرفت
سایت بازتاب وابسته به محسن رضایی و خبرگزاری فارس نزدیک به قوه قضاییه، خبر از دستگیری سیروس ناصری دیپلمات ارشد رژیم در مذاکرات هسته‌ای با اروپا دادند.
سیروس ناصری رییس هیات ایرانی در مذاکرات گروه کارهسته ای ایران و اروپا همزمان نایب رئیسی هیأت مدیره شرکت مهندسی و سرویس‌های حفاری اورینتال کیش را نیز به عهده داشت.
این سایت خبر فوق را تحت عنوان «بازداشت عناصر برجسته مافیای نفتی مرتبط با مذاکرات هسته‌ای» منتشر ساخت.
گفته میشود اورینتال کیش، متعلق به نزدیکان هاشمی رفسنجانی است که تنی چند از آنان نیز در میان دستگیر شدگان هستند.
منابع یاد شده خبر دادند که «سیروس ناصری با کمک یکی از مسئولان دفتر سازمان ملل در ایران و چند فعال در کارتل‌های انرژی، شرکت نفتی کیش اورینتال را در انگلیس و دبی به ثبت رسانده و در خیابان ناهید در بلوار آفریقا آغاز به کار کرده است».
ظاهراً افراد یاد شده به خاطر قرارداد منعقد شده بین این شرکت و هالیبورتون (۱) دستگیر شده‌اند.
منابع یاد شده در دعوای جناح‌های رژیم به تشریح قراردادهای منعقد شده با هالیبرتون که روی قراردادهای اسارت بار دوره قاجار را نیز سفید کرده پرداخته و پرده از سیاه‌کاری های رژیم در جریان انعقاد یکی از قراردادهای ضدملی بر می‌گیرند.
در حالی که تا چند روز دیگر محمود احمدی‌نژاد و تیم همراه او قدرت را در دست می‌گیرند، یکی از اهداف اصلی این دستگیری‌ها می‌تواند اهرم فشار روی هاشمی رفسنجانی باشد. چرا که باندهای قدرت رژیم از تحرک و تلاش وی برای ایجاد یک جبهه مخالف در هراسند. (۲)
از سوی دیگر دستگیری رئیس گروه کار مذاکرات هسته‌ای با اروپا و تأکید روی این نکته که «قرارداد ایران و هالیبرتون نشان میدهد که دو نفر اصلی، دیک چنی، معاون رئیس جمهور آمریکا و سیروس ناصری هستند» (۴) ضمن پرونده سازی برای جناح رقیب می‌تواند ضربه جدی به مذاکرات هسته‌ای با اروپا بوده باشد و تلاش برای زیر سؤال بردن توافقات انجام گرفته به منظور باج‌خواهی از طرف‌حساب های خارجی.
اما آنچه که مرا واداشت این مقاله را بنویسم، تحلیل دستگیری‌های اخیر و اهداف پشت پرده آن نیست.
بلکه دستگیری سیروس ناصری مرا برد تا قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و ترور ناجوانمردانه دکتر کاظم رجوی و دیگر جنایت‌های انجام گرفته توسط کارگزاران دولت جمهوری اسلامی.
خوب است بدانیم سیروس ناصری که یک دست در مذاکرات اتمی و یک دست در اداره‌ی شرکت نفتی کیش اورینتال داشت، چه گذشته‌ای دارد.
او بیش از یک دهه سفیر رژیم در ژنو و نماینده دایمی دولت جمهوری اسلامی در ملل متحد و کمیسیون حقوق بشر بوده است. یکی از اتهاماتی که متوجه وی میباشد و به خاطر مصونیت دیپلماتیک از پیگیری حقوقی در کشور سوئیس در امان ماند، مشارکت و همکاری و ایجاد تسهیلات برای تیم ترور دکتر کاظم رجوی در آوریل سال ۱۹۹۰ در کوبه نزدیک ژنو مقر اروپایی سازمان ملل متحد میباشد.
در میان شرکت کنندگان کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد کسانی هستند که شاهد بوده‌اند سیروس ناصری با اشاره دست به گلوی خود، دکتر کاظم رجوی را تهدید به مرگ کرده بود.
پس از این که در دوران سفارت وی یکی از وابستگان سفارت جمهوری اسلامی با اسلحه در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل حضور یافته بود، سرویس‌های امنیتی سازمان ملل دستگاه‌های فلزیاب (دیتکتور) را در ورودی کمیسیون حقوق بشر قرار دادند.
وی در سیاه‌‌ترین دوران جمهوری اسلامی، سعی در مخدوش کردن پرونده نقض حقوق بشر توسط حاکمان جمهوری اسلامی داشته و تمامی تلاش خود را برای ممانعت از تصویب قطعنامه‌های نقض حقوق بشر توسط کمیسیون مربوطه به خرج داده است.
سیروس ناصری در خلال سه سفر گالیندوپل به تهران در سال‌های ۶۸، ۶۹ و ۷۰ تلاش زیادی برای منحرف کردن نماینده ویژه و مخدوش ساختن مأموریت وی داشت.
سیروس ناصری پس از قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بیشترین کوشش را برای جلوگیری از صدور قطعنامه محکومیت جمهوری اسلامی به خرج داده بود.
برای آن‌که با ذات پلید سیروس ناصری و رژیمی که او نمایندگی میکرد آشنا شویم تنها مروری می‌کنم به یکی از گزارشات سالیانه گالیندوپل گزارش ویژه اسبق سازمان ملل متحد در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران و پاسخ‌های سیروس ناصری به عنوان نماینده دولت. توجه داشته باشید سیروس ناصری در طول مأموریت خود در سازمان ملل متحد صدها پاسخ در ردیف پاسخ‌های زیر داده است.
رینالدو گالیندوپل در گزارش (۳) خود به اجلاس چهل و نهم کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در پاراگراف ۳۸ می‌نویسد:
«در نیمه دوم آوریل ۱۹۹۲، گفته میشود که ۴۵ تن در تهران اعدام شدند. اجساد آنها به گورستان مسگرآباد در جنوب تهران منتقل شد. نام پنج تن از آنها به این شرح گزارش شده است: آقای لحاج علی احمدی، آقای حمید نادری، آقای محمد سلامی، آقای سرمدی و آقای بشار شبیبی که توسط یک گروه مخالف عراقی موسوم به اتحادیه میهنی کردستان به مقامات ایرانی تحویل داده شد. هیچ دلیل رسمی برای اعدام آنها داده نشده است.»
سیروس ناصری به عنوان نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در پاسخ ۲۴ نوامبر ۱۹۹۲ خود اظهار داشته است:
«در ماه آوریل هیچ اعدامی به دلیل سیاسی در تهران صورت نگرفته است. افرادی مورد ادعایی را که نامشان برده شده، هیچ یک از ارگان‌های مربوطه در جمهوری اسلامی ایران نمی‌شناختند. سازمان مجاهدین که در سرکوبی قیام مردم عراق به صدام حسین کمک کرده، مدعی است نیروهایش در زد وخورد ها توسط گروه‌های کرد عراقی(اتحادیه میهنی کردستان عراق)، اسیر شده‌اند و گروه مذکور آنها را تحویل ایران داده است. با این همه باید خاطر نشان شود که دهها نفر از اعضای سازمان نامبرده، که به طور وحشیانه به قتل و غارت مردم کرد عراق مشغول بوده‌اند، در حال جنگ با نیروهای مخالف صدام کشته شده‌اند. اشخاص نامبرده احتمالاً از همین دسته هستند»
اما حقیقت ماجرا:
از پنج نفری که در گزارش نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل نام برده شده ۳ نفر را شخصاً می‌شناسم و با دو نفر از آنها یعنی آقایان حمید نادری و محمد سلامی هم بند بوده‌ام. شرح روابطم با محمد سلامی که بیش از ده سال از عمر خود را در زندان‌های جمهوری اسلامی سپری کرد، در جلد ۳ و ۴ کتاب نه زیستن نه مرگ، آورده‌ام.
همانطور که در گزارش سازمان مجاهدین خلق آمده و نماینده ویژه در این گزارش و گزارش‌های قبلی خود منعکس کرده، آقایان بشار شبیبی و ذوالفقاری توسط نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق دستگیر و به رژیم جمهوری اسلامی تحویل داده شده بودند. این دو نیز در اوین به سر می‌بردند و در تاریخ فوق در اوین به دار آویخته شدند.
سیروس ناصری به نمایندگی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران از کدام ارگان‌های مربوطه تحقیق کرده خدا می‌داند!
رینالدو گالیندوپل در پارگراف ۵۸ گزارش مزبور می‌نویسد:
در اوایل اوت ۱۹۹۲، آقای فریدون فرخزاد عراقی، شاعر، هنرپیشه سینما و شومن ایرانی، در محل اقامتش در بن(آلمان) گویا توسط مأموران دولت ایران با چاقو به قتل رسید.
سیروس ناصری در مقام نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در پاسخ مورخ ۲۴ نوامبر ۱۹۹۲ نکات زیر را بیان می‌کند:
«طبق تحقیق پلیس آلمان، قاتل فرخزاد یک همجنس گراست که با انگیزه‌های جنسی و نه سیاسی مرتکب این عمل شده است. با این که مطلب فوق به اثبات نرسیده است و تحقیقات ادامه دارد، سفارت جمهوری اسلامی ایران در بن آمادگی خود را برای همکاری با مقامات قضایی و پلیس اعلام کرده است. همزمان، این سفارت خواستار اقدام عاجل برای پیدا کردن قاتل یا قاتلان فرخزاد شده است. کسی که فرخزاد را کشته یقیناً یکی از مخالفان رژیم ایران است. آقای فرخزاد در جلسه‌یی که در کانادا برگزار شد، همکاری مجاهدین با صدام را محکوم کرده بود و عده‌یی از ایرانیان حاضر در جلسه با وی همصدا شده و آنها را جاسوس و مزدور صدام خوانده بودند»
سال‌ها بعد اکبر گنجی در اقدامی شجاعانه افشا کرد که قاتل فرخزاد آنگونه که سیروس ناصری و سفارت جمهوری اسلامی ایران به نماینده ویژه گزارش داده‌اند، نبوده بلکه سرویس امنیتی رژیم و تروریست‌های اعزامی از تهران عامل آن بوده‌اند.
آقایان حجاریان و ربیعی که به اسناد مربوطه و بازجویی‌های عناصر دستگیر شده وزارت اطلاعات دسترسی دارند به خوبی نسبت به ماهیت عناصر درگیر در این جنایت اشراف دارند.
نماینده ویژه در پاراگراف ۶۲ گزارش خود در رابطه با ترور دکتر کاظم رجوی می‌نویسد:
«در مورد قتل آقای کاظم رجوی، در کوپه(سوئیس)، در روز ۲۴ آوریل۱۹۹۰، گزارش شده که قاضی تحقیق استان وو، به درخواست‌هایی که از طریق انترپل برای پلیس ایران فرستاده است، تا کنون جز جواب‌های ناقص دریافت نکرده است. به نوشته روزنامه کوریه به تاریخ ۲۲-۲۳ فوریه ۱۹۹۲، تحقیقات نشان داده‌اند که ۱۳ نفر، از جمله آقای یدالله صمدی، ۳۲ ساله، تابع ایران، و آقای محمد سعید رضوانی، ۳۴ ساله، تابع ایران، در این ماجرا دست داشته‌اند.»
سیروس ناصری به عنوان نماینده دولت جمهوری اسلامی در پاسخ میگوید:
«در باره ترور کاظم رجوی، سفارت جمهوری اسلامی ایران در برن از مقام‌های قضایی سوئیس خواستار اطلاع بیشتر در باره افراد مورد سوءظن و ایجاد ارتباط لازم برای همکاری مطلوب شده است. این درخواست را وزیر خارجه و معاونش در ملاقات‌های متعدد خود با مقام‌های رسمی سوئیس بازهم مطرح و پیگیری کرده‌اند. مقام‌های وزارت خارجه سوئیس قول دادند که در این زمینه همکاری کنند ولی تا این لحظه، اقدامی برای کمک نکرده‌اند»
این ادعا ها در حالی است که هر ۱۳ نفر با پاسپورت دیپلماتیک و شماره سریال‌های مشخص طی پرواز ایران ایر از سوئیس به مقصد تهران خارج شده اند. سیروس ناصری که جنایت در حوزه مأموریت او اتفاق افتاده بود بهتر از هر کسی در جریان این جنایت بزرگ میباشد.
نماینده ویژه در پاراگراف ۶۴ گزارش خود در رابطه با قتل دکتر شاپور بختیار به دست داشتن مقامات رژیم اشاره می‌کند:
سیروس ناصری در پاسخ خود میگوید:
« در مورد ترور شاپور بختیار، تحقیق هنوز ادامه دارد. دولت ایران در موارد متعدد با پلیس ومقام‌های قضایی فرانسه همکاری کرده است. نه ادعاهایی که رسانه‌های همگانی فرانسوی طرح کرده‌اند و نه گزارش‌هایی که گروه‌های مخالف برای تیره کردن روابط فی مابین ایران و فرانسه پخش می‌کنند، از طرف مقام‌های قضایی و پلیس فرانسه تأیید نشده است»
این ادعاها در حالی است که در این پرونده، مسعود هندی مدیر صدا و سیما در پاریس و علی وکیلی راد دستگیر، محاکمه، محکوم و زندانی شدند و حکم دستگیری بین‌المللی برای محمد آزادی و فریدون بویراحمدی برای شرکت مستقیم در این قتل‌ها و برای شیخ عطار مشاور وزیر پست و تلگراف و تلفن به دلیل همدستی در جرم صادر نمود.
در پاراگراف ۱۳۷ گزارش خود می‌نویسد:
«ادعا شده که زندانیان بسیاری، سال‌ها پس از اتمام دوران مجازاتشان، هم‌چنان در زندان نگهداشته می‌شوند و آزادیشان مشروط به پذیرش یک توبه نامه است. بعضی از زندانیان سیاسی تنها زمانی آزاد شدند که پذیرفتند به مصاحبه ویدیویی تن در دهند که گاه ساعت‌ها طول می‌کشد و طی آن زندانیان به تفضیل به خلاف‌کاری‌های ادعا شده علیه آنها، اعتراف می‌کنند، سازمان‌های سیاسی خود را محکوم می‌کنند و به پشتیبانی از جمهوری اسلامی تعهد می‌سپارند. ...»
سیروس ناصری در پاسخ میگوید:
«هیچ فردی در زندان نگهداری نمی‌شود، مگر به موجب حکم دادگاه، و در صورت هرگونه تخلف، قضیه تحت تعقیب قرار می‌گیرد. بر طبق مفاد قانون، مقامات محاکم و زندان‌ها باید با متهم رفتار انسانی داشته باشند، و هیچ کس مجاز نیست به اعمالی از قبیل توبه گرفتن یا ضبط مصاحبه‌ی تلویزیونی تحت فشار دست بزند»
امروز ۱۷ سال از قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ می‌گذرد. بر کسی پوشیده نیست هزاران نفر تنها به خاطر نپذیرفتن نوشتن انزجارنامه، انجام مصاحبه، همکاری اطلاعاتی و نخواندن نماز به جوخههای اعدام سپرده شدند.
نماینده ویژه در پاراگراف ۱۵۵ در ارتباط با سرکوب تظاهرات شیراز و مشهد در سال ۷۱ می‌نویسد:
«گزارش شده است که این افراد، پس از محاکمه‌ای که شیوه‌های آن با ضوابط بین‌المللی یک دادرسی منصفانه مطابقت نداشت، محکوم شدند. بعضی از این محاکمات صدور حکم مرگ را در پی داشته‌اند. تعدادی از افراد به ضربات شلاق یا حبس‌های بلند مدت محکوم شده‌اند و...»
سیروس ناصری در پاسخ میگوید:
«قوه قضاییه با هر گونه تعقیب جزایی و محاکمه متهم که بر خلاف آیین دادرسی منطبق با معیارهای قبول شده باشد، به شدت مخالف است، و همان طور که قبلاً خاطر نشان شد، هیچ حکمی که بدون رعایت معیارهای نامبرده صادر شده باشد، قانونی نبوده و باطل است. همچنین، هیچ حکم اعدامی صادر و اجرا نخواهد شد، مگر پس از گذار از چندین مجرای کلیدی قانونی به شرح زیر: حق پژوهش، ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور، تقاضای عفو پس از ابرام حکم اعدام توسط دیوان عالی کشور، و انتظار برای جواب»
آیا واقعاً این‌گونه است. آیا احکام اعدام چنین مسیری را طی کرده‌اند؟ آیا قتل‌عام زندانیان سیاسی بر این روال انجام گرفت؟
امروز سیروس ناصری در سلول انفرادی و تحت بازجویی قرار دارد، هرچند او تحت عنوان یکی از «عناصر برجسته مافیای نفتی مرتبط با مذاکرات هسته‌ای» دستگیر شده است؛.
اما، آیا به این هم فکر خواهد کرد که چه کسی از حق او دفاع می‌کند؟ آیا لحظه‌ای به یاد هزاران نفری که از همان سلول‌ها به جوخههای اعدام رفتند، خواهد افتاد؟
آیا در تنهایی سلول به یاد خواهد آورد که چگونه در همین روزها هزاران زندانی قتل عام شدند؟
آیا او به یاد خواهد آورد که نمایندگی این رژیم را در مجامع بین‌المللی به عهده داشت و تلاش میکرد خون به ناحق ریخته زندانیان را پایمال کند.
آیا «آیین دادرسی منطبق با معیارهای قبول شده» در رابطه با او که خودی است، رعایت شده؟
هان ای دل عبرت بین ایوان مداین را آیینه عبرت دان....
پاورقی
۱- دفتر هالیبرتون در سال ۲۰۰۰ در تهران افتتاح شده و به تلاش برای حضور در صنایع نفتی جنوب ایران پرداخت.
۲- حجاریان در مصاحبه اخیرش از رفسنجانی به عنوان یکی از رهبران و چهره‌های شاخص «جبهه‌دمکراسی» که وی از آن دم می‌زند، نام می‌برد
۳- E/CN.4/1993/14 به تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۹۹۳
۴- قابل توجه کسانی که روی حمایت‌های دیک چنی و امثال او در جهت حمایت از مبارزه مردم ایران برای نیل به آزادی، حساب می‌کنند.
--------------------------------------------------------------------------------
کد: 7010
--------------------------------------------------------------------------------
آگهی های سازمانها
--------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------
همکار گرامی سایه۲
به قول خودتان هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!!!!!!!!!!لطفا مسائل مربوط به لاتاری acerرا در این وبلاگ مطرح نفرما!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!مسائل جانبی در جای دیگر مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از این لینک هم می تونین واسه نوت بوک Acer استفاده کنید
http://notebook.GustoNetwork.com/index.php?mid=195202
سایه۲
مرسی جوابتو دیدم پس با توجه به نظر جدیدت میشه بگی رتبه ۱۸۴(نمره۲۴۴)چی میتونه قبول شه وچقدر مطمئنی ؟ممنونم
سایه۲ سلام
شما یکبار میگوییدرتبه۱۸۴رزمندگان زنان میتونه قبول شه ولی بعد میگوییذ رتبه۱۶۴ رزمندگان بعید زنان قبول شه لطفا توضیح دهید
salam be doostan aziz age kasy midone az natayej bege
مژده !
باورنکردنی ولی واقعی
عزیزان سلام
فکر می کنم اکثر شما نام کمپانی بزرگ و معروف Acer به گوشتان خورده و مطمئنا اگر سررشته ای در کار کامپیوتر داشته باشید و یا یکی از دوستانتان در خرید و فروش سخت افزار و یا تولید نرم افزار سرو کار داشته باشد مطلع هستید که طی سال های اخیر این کمپانی بزرگ چه سرمایه گذاری تبلیغاتی عظیمی را در کشورهای آسیایی و خاور میانه به خصوص ایران – که از مصرف کنندگان عظیم کالاها به شمار می رود – انجام داده است.
در ادامه ی روند تبلیغاتی گذشته در حال حاضر این کمپانی قصد دارد تا به اعضای خود (یعنی کسانی که با سایت کمپانی عضو شوند ) یک عدد نت بوک را به عنوان اشانتیون اختصاص دهد (قیمت کنونی ای نت بوک در ایران حدود2میلیون تومان برآورد میشود )
اگر تا به حال عضویت این سایت را ندارید باید برای شما دعوتنامه ارسال شود. این جانب دعوت نامه این شرکت را دارا هستم .. خواستم تا شما را نیز در جریان بگذارم .... تا اگر خواهان داشتن یک لپ تاپ با برترین سیستم بودید با این سایت عضو شوید ..... جهت عضویت بروی لینک زیر کلیک کنید و سپس در صفحه ی کمپانی acer بخش register now..! را کلیک کنید و اطلاعات خود را در فرم ثبت نام وارد کنید
و سپس منتظر دریافت ایمیل از طرف شرکت باشید ( کمپانی در کانادا میباشد که در ایران نماینده دارد )
لینک دعوت نامه عضویت : http://notebook.GustoNetwork.com/index.php?mid=213553
اگر در حین عضویت و یا پس از آن به مشکلی برخوردید با من تماس بگیرید و من د رکمتر از 24 ساعت پاسخ شما را برایتان ارسال خواهم کرد
ایمیل آدرس : peiman_keihanvar_md@yahoo.com
salam doste aziz koja beram tozih bedam lotfan begid mamnoon
http://notebook.GustoNetwork.com/index.php?mid=214543
سایه۲ سلام لطفا به بخش نظرات پایین مراجعه کنید واگه ممکنه توضیح دهید مرسی
منتظر شوک دیگری حدود ۱۰ روز دیگر باشید.
مسئله حمایت مرتضوی از دزدهای خودی و سرکوب حق گو های غیر خودی است
مرتضوی همان کسی است که چند ماه پیش فروش سوالات دستیاری را تکذیب کرده و گفت کلاهبرداری است
حالا در زیر چتر رهبری چه تخلفاتی انجام می دهد خدا می داند
گوگوریهای من دعوا نکنید درس بخونید........فقط درس..................لالا ......لا لایی..........لا لا یی................ شهر امن و امان است.................
salam be dostan aziz har chizi jayi va har nokte makany darad akhe masael ganji va shirin enady chhe rabty be site dastyaru dare nakone onha dar taghalob parsal naghsh dashtan lotfan tozih bedid dar zemn az doost ba adab khood hamkhyli mamnoonam ke az alfaz rakik estefasde nakarde be jaye on az alfaze elmi estefade mikone aghalan fosh be dabir khone ye joory be mabahes inja mikhoore va li ganji va shirin ebady va injoor harfa che rabty dare in doostan began mamnoon misham
آره بچه ها اینجا فقط طالع بینی نمره ها را انجام دهید ......... به کا رهای دیگه نپردازید .... مثل بز درس بخوانید ولی به دبیر خانه تهمت تقلب نزنید....حتما شما تنبلید.....کون لق همه....فقط من رزیدنت بشم.....بقیش به testis هام!!!!!! ta baad
اینجا محا قر دادن نمره های خوب هست نه مسائل گنجی و مرتضوی
ویششششششششششششششششش وییییششش
چه حرفها
بیایین پوز بدیم اینارو ولششش
salam be doostan lotfan mabayes bi rabt be mozo site ro dar in ghasmat nenevisid in site pezeshki ast masalen saasy jash inja nist felan ta bad
گنجی : آنچه در روزنامه کیهان تحت عنوان " پروژه مرگ اکبر گنجی ناکام ماند" آمده است، عیناً به قلم سعید مرتضوی است
--------------------------------------------------------------------------------
امروز: در پی انتشار مطلبی با عنوان "پروژه مرگ اکبر گنجی ناکام ماند" در کیهان که در آن شیرین عبادی و دوستان گنجی متهم به برنامه ریزی برای مرگ او شده بودند،معصومه شفیعی،همسز گنجی در ملاقات با وی نظر او را در باره این ادعا جویا شد در ادامه گزارش خانم گنجی ازآن دیدار را می خوانید:
به نام خدا
روزنامه کیهان مورخ چهارشنبه 29 تیر ماه 84 در صفحه اول خود ذیل عنوان "پروژه مرگ اکبر گنجی ناکام ماند" آورده است: "اطلاعات مستندی که در اختیار اکبر گنجی قرار گرفت، جان وی را از توطئه ای که برای مرگ او طراحی شده بود، نجات داد."
مطلب بالا نشان می دهد که علی رغم میل مسئولین بالای قوه قضائیه و حسن نیت آنها جهت حل مسئله گنجی، افراد و جریانهایی مشکوک مایل به حل آن نیستند و با دروغ پردازی‌ها و قلب واقعیات سعی می‌کنند این پرونده را با بن‌بست مواجه کنند. همه می‌دانند که روزنامه کیهان – برادر حسن و حسین- ارگان جریان خاصی است و هرگاه آن جریان بخواهد اقدام به حذف فیزیکی شخصیتی کند از طریق بخش رسانه ای پروژه قتلهای زنجیره‌ای زمینه‌سازی های لازم را انجام میدهد. ماجرای کنفرانس برلین و هیاهوی پوچ کیهان مصداق بارز این مطلب است. مقام آگاهی که کیهان از آن یاد کرده غیر از مرتضوی، شخص دیگری نیست.
آقای مرتضوی لطف کند این "اطلاعات مستند" را در اختیار افکار عمویم قرار دهد.
در ملاقاتی که بنده با آقای گنجی در بیمارستان میلاد داشتم، موارد زیر در پاسخ به روزنامه کیهان از طرف آقای گنجی عنوان شد:
آنچه در روزنامه کیهان تحت عنوان :" پروژه مرگ اکبر گنجی ناکام ماند" آمده است، عیناً به قلم سعید مرتضوی نگاشته شده است. محفل نشینان و بخش رسانه ای قتلهای زنجیره ای، پروژه قتل گنجی را خود طراحی کرده‌اند اما می‌خواهند آن را به گردن نزدیکترین کسان من یعنی همسر و بهترین دوستانم بیندازند.
مرتضوی در همان یکشنبه شب- 26 تیرماه- که مرا به بیمارستان آوردند به دیدار من آمد. به من می‌گفت: "باید اعتصاب غذای خود را بشکنی. اما فرض کنیم تو بمیری ببینیم سود و زیان آن برای نظام چقدر است؟ اگر تو بمیری صدردصد به نفع نظام است. اما مردن تو فقط 50 درصد برای نظام ضرر دارد. آن هم فقط در اثر فشارهای بین‌المللی است که ما هم آن را محاسبه کرده ایم تو را به بیمارستان آورده ایم و با این کار 50 درصد را به 20 درصد کاهش داده ایم. یعنی با مرگ تو دیگران خواهند گفت مگر دیوانه بود که در بیمارستان به اعتصاب غذا ادامه داد."
همین که مرتضوی در شب اول اعتراف نمود که سود و زیان مرگ مرا در جلسات خود محاسبه کرده اند نشانگر آن است که طراحی قتل من از سوی چه کسانی تدارک دیده شده است. در ضمن مرتضوی گفت: "اگر این نکته را افشا کنی من آن را تکذیب خواهم کرد."
با تقدیم احترام
معصومه شفیعی
31/4/84
salam be dostan kasy mi doone faseleye bynn rotbe kol va rotbe dar sahmiye ro chi por mikone akhe dar sale 81 in fasele kamtar boode va aya emsal fargh karde ya na
مد جدید پزشکیان عدم رو کردن نمرات.اخی چقدر هوای نابغه های ۸۲ راداره!!!!!!!!کی بری دیگه ....
گزارش تکاندهنده علیزاده به هاشمی شاهرودی درباره موارد نقض حقوق شهروندی در زندان‌ها،بازداشتگاه‌های اطلاعاتی،امنیتی وآگاهی تهران
--------------------------------------------------------------------------------
عباسعلی علیزاده، رییس کل دادگستری استان تهران و رییس هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی، اقدامات انجام شده در رابطه با حفظ حقوق شهروندی را طی گزارش مفصلی به آیت‌الله هاشمی شاهرودی، رییس قوه‌ی قضاییه تقدیم کرد.
استفاده از چشم‌بند، ضرب و شتم متهمان، تعیین تکلیف نشدن متهمان و طولانی شدن مدت تحقیقات، زندان برای نوجوان 13 ساله به خاطر دزدیدن یک مرغ در بدترین بازداشتگاه‌ها، نگهداری پیرزن متولد 1311 در زندان به‌خاطر ناتوانی مالی، دستگیری زنی به جای شوهرش که متهم به جرایم مواد مخدر و متواری است، بلاتکلیف بودن 1400 زندانی یکی از زندان‌ها و... از موارد بارز نقض حقوق شهروندی است که هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی در چند ماه بررسی خود از بازداشتگاه‌ها به آن رسیده است که به دنبال پیگیری‌های خبرنگار ایسنا از سوی رییس دادگستری تهران در اختیار این خبرگزاری قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ایسنا، این وقایع درحالی رخ داده است که احترام به کرامت و ارزش والای انسانی و تامین آزادی‌های مشروع و حقوق شهروندی در راستای تاکید دین مبین اسلام به این مهم سبب شد که آیت‌الله هاشمی شاهرودی بخشنامه‌ای را در 20 فروردین 1383 در باب رعایت حقوق شهروندان خطاب به قضات، ضابطان، ناظران زندان‌ها و بازداشتگاه‌های سراسر کشور صادر کند.
اهمیت موضوع هم به حدی بود که دستگاه تقنینی کشور که متولی امر قانونگذاری است نیز بخشنامه مزبور را به تصویب رساند. در این بخشنامه که بعدها به صورت قانون درآمد به رعایت کلیه حقوق شهروندان مخصوصا متهمان در مراحل مختلف تحقیق، تعقیب و نگهداری تاکید شده است.
همچنین بخشنامه رییس قوه‌ی قضاییه بر رعایت قوانین در کشف و تعقیب جرایم، اجرای تحقیقات، صدور قرارهای تامین و بازداشت موقت و اجتناب از هرگونه سلایق شخصی و سوءاستفاده از قدرت یا اعمال هرگونه خشونت و یا بازداشت‌های غیرقانونی، صدور احکام محکومیت طبق اصول و موازین قانونی، فراهم آوردن زمینه حق دفاع برای متهمان در محاکم و دادسراها و رعایت اخلاق اسلامی با مردم، ممنوعیت هرگونه شکنجه و توسل به روش خلاف در تحقیقات و بازجویی و پرهیز از کنجکاوی در اسرار شخصی و خانوادگی و همچنین انجام سوال‌ها و پرسش‌های روشن و مرتبط با اتهام انتسابی و خودداری از تحریف نوشته‌ها یا القای به متهمان و تاکید بر برخورد قانونی با متخلفان تاکید شده است.
بر اساس گزارش خبرنگار حقوقی ایسنا، در ماده‌ی 15 بخشنامه رییس قوه‌ی قضاییه مقرر شده که با هیاتی که برای نظارت بر اجرای این مواد تعیین شده‌اند، همکاری لازم مبذول شود.
این هیات که متشکل از نماینده‌ی سازمان قضایی نیروهای مسلح، نماینده‌ی دادستان نظامی تهران، نماینده سازمان بازرسی کل کشور، معاون رییس کل دادگستری و نماینده‌ی دادسرای انتظامی قضات و یکی از دادیاران دادسرای دیوان عالی کشور بودند اقدام به بازرسی‌های مختلفی از بازداشتگاه‌ها و آگاهی‌های استان تهران کردند.
در گزارش تهیه‌شده از سوی هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی، گزارش بازرسی از بازداشتگاه آگاهی تهران، بازداشتگاه سازمان حفاظت اطلاعات ارتش، بازداشتگاه اماکن، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات وزارت دفاع موسوم به 64، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی، زندان رجایی‌شهر، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات سپاه، بازداشتگاه اطلاعات سپاه، بند 209 وزارت اطلاعات زندان اوین، بازداشتگاه آگاهی در شهرری، ستاد مبارزه با مواد مخدر ری، بازداشتگاه کلانتری 160 خزانه، زندان قزل حصار کرج واحد 3، ندامتگاه خورین ورامین، بازداشتگاه آگاهی ورامین، بازداشتگاه آگاهی شهریار، بازداشتگاه ستاد مبارزه با مواد مخدر شهریار، از دادگاه انقلاب اسلامی تهران و دادسرای ناحیه 7 انقلاب و ذکر شده که در آن از وجود موارد بارز از نقض حقوق شهروندی خبر داده شده است که هیات مذکور افراد متخلف را شناسایی و با برخی از آنها برخورد کرده است.
در اقدام دیگر و پیرو دستورالعمل رییس قوه‌ی قضاییه، دادگستری استان تهران اقدام به اختصاص شعبی برای رسیدگی و جمع‌آوری شکایات واصله درباره‌ی نقض حقوق شهروندی کرد که شعبه 79 دادگاه کیفری، شعبه 1059 دادگاه عمومی تهران، شعبه دوم بازپرسی دادسرای تهران، شعبه‌های دوم و پنجم دادگاههای نظامی تهران شعبه 12 بازپرس و شعبه اول دادیاری دادسرای نظامی تهران در این راستا و در جهت سهولت مراجعه شهروندان و رسیدگی سریع‌تر به شکایات واصله در خصوص حقوق شهروندی تعیین شدند.
تاکنون 143 شکایت به این هیات واصل شده است که یکی از آنها مربوط به شخصی است که از دی ماه سال 1367 در زندان به سر می‌برد که در پرونده بازداشتی وی هیچ‌گونه سابقه‌ای از سوی مرجع قضایی یا حکم محکومیت وجود ندارد.
هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی در اولین بازرسی خود گزارش بازرسی‌های خود از بازداشتگاه‌های حفاظت و اطلاعات، آگاهی و اطلاعات نیروی انتظامی، حفاظت اطلاعات ارتش در مورد وضعیت زندانیان و مسائل مربوط به بهداشت و نحوه‌ی ملاقات زندانیان و شیوه‌های اتخاذ شده در مورد احضار، جلب و نحوه دستگیری آنها را جمع‌آوری و در مورد احضار و برخورد با افراد خاطی تصمیماتی اتخاذ کرد.
در این گزارش آمده است که تعداد 1400 نفر زندانی در زندان رجایی شهر بلاتکلیف هستند که وضعیت آنها باید بررسی و چنانچه توسط مراجع ذیربط تقصیر یا قصوری صورت گرفته باشد، اقدام قانونی صورت گیرد.
همچنین در این گزارش خواسته شده تا اداره آگاهی کرج و تهران وابسته به نیروی انتظامی دعوت و مسائلی به آنها تذکر داده شود. از جمله این موارد بلاتکلیفی دختری دوم دبیرستانی، زندانی کردن پیرزن ناتوان و کمبود مددکاران بوده است.
عبدالعلی میرکوهی، قائم مقام رییس کل دادگستری استان تهران در اولین جلسه هیات نظارت و بازرسی استان تهران وظیفه این هیات را نظارت و ارزیابی سیستماتیک واحدهای ذیربط زندان‌ها، دادسراها، اداره اطلاعات، قضایی حفاظت اطلاعات و در نظر گرفتن جنبه‌های ارشادی و آموزشی دانسته و تصریح می‌کند که قانون آیین دادرسی کیفری که در حال تدوین و بازبینی قرار گرفته، بیشتر اتهامی است. همه جوانب باید رعایت شود و رعایت حقوق نیاز به اصلاح قانون دارد، قانون کلی است، نکات ابهام با نقص گفته شود.
علیزاده که ریاست هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی را بر عهده دارد در یکی از جلسات این هیات بیان کرده که کلیه مصلحت‌های لازم در قانون در نظر گرفته شده و بایستی توسط مجریان به نحو صحیح اجرا شود و وظایف هیات هم انطباق عملکرد مجریان با قانون است و چنان چه فرد یا نهادی مصلحت دیگری را در نظر گرفته است ارتباطی با قانون ندارد و در صورت تخلف بایستی پاسخگوی آن باشد.
هیات در یکی از جلسات اعلام می‌کند که بر اساس اطلاعات رسیده برخی از نهادها از چشم‌بند استفاده می‌کنند و با توجه به استفاده از آن در قانون به ماموران تذکر داده شده اما آنها مسائل امنیتی را عنوان می‌کنند. بین مسائل امنیتی و اجرایی قانون تعارض ایجاد نموده‌اند.
علیزاده در این رابطه بیان می‌کند این مصلحت‌ها با قانون ارتباطی ندارد. هر کسی مشکلی دارد باید برود و آن را حل کند. هر دلیلی که آنها برای زدن چشم‌بند دارند به ما ارتباطی ندارد ما نباید در اجرا مصلحت‌اندیشی کنیم.
یکی دیگر از اعضای هیات در جلسه‌ای مطرح کرده که در صحبت‌های فرمانده نیروی انتظامی تلویحا اقرار به ضرب و شتم شده که این مساله باید پیگیری شود.
رییس هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی مطرح می‌کند هم اینکه هیات شکایت و گزارش‌ها را پیگیری می‌کند بسیار موثر است. در کدام آیین آمده که یک زن را این قدر مورد ضرب و شتم قرار دهند، در قانون اساسی شکنجه ممنوع است ولو مطابق با واقع باشد، کسی نمی‌تواند دستور شکنجه صادر کند.
بر اساس این گزارش گویا عده‌ای بر سر راه این هیات مشکلاتی ایجاد کرده‌اند و از همکاری همه جانبه با این هیات خودداری کردند، میرکوهی مطرح می‌کند که این هیات باید وظایف قانونی خود را انجام دهد و چنانچه تهدیداتی هم از ناحیه هرکسی وجود داشته باشد نباید توجه شود و هیات باید شجاعانه وظیفه‌شان را انجام دهند.
در این گزارش مطرح شده که علیرغم تمام تاکید‌های مسولان مبنی بر احترام به حقوق عامه، گروهبانی 4 نفر را در ترمینال فرودگاه بدون مجوز دستگیر می‌کند و سپس از روی عملکردهای خانوادگی و آلبوم آنها تشکیل پرونده میدهد. ما به قاضی خودمان اشکال داریم، متاسفانه قاضی در اختیار نیروی انتظامی است، قاضی ما نباید ابزار وزارت یا حفاظت قرار گیرد.
علیرغم تمام تاکیداتی که بر اجرای قانون حقوق شهروندی از سوی مسوولان عالی‌رتبه کشور صورت می‌گیرد، بر اساس گزارش تهیه‌شده از سوی دادگستری بارها شاهد مقاومت در مقابل کار هیات هستیم. به طوری که این هیات به بازداشتگاه اطلاعات سپاه مراجعه کرده اما این بازداشتگاه از راه دادن آنها خودداری کرده است و مطرح شده که حتی اگر مقام بالاتر از شما هم بیاید او را راه نمی‌دهیم.
هرچند که رییس کل دادگستری استان تهران، این هیات را رسمی و قانونی عنوان کرده و گفته که ما باید مسوولیت‌مان را به خوبی انجام دهیم و نباید مساله‌ای از ما پنهان بماند، مسولان این بازداشتگاه خود را ورای هرگونه قانون می‌دانند.
هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی در بازدیدهای به عمل آمده از بازداشتگاه وزارت اطلاعات حدود 28 نفر افرادی که بر اثر ارتباط با یک شبکه ماهواره‌ای که توهین به مقدسات داشته دستگیر شدند را ملاحظه می‌کند که گویا اکثرشان بی‌سواد و فریب‌خورده هستند و بلاتکلیف باقی ماندند.
تعیین تکلیف نشدن متهمان و طولانی شدن مدت تحقیقات از مسائلی است که در این گزارش به آنها اشاره و بر ضرورت حل آن تاکید شده است.
هیات مذکور در مرحله‌ی دیگری از بازرسی‌های خود به زندان رجایی‌شهر مراجعه می‌کند و در کمال تعجب شاهد وجود پیرزنی متولد 1311 در زندان میشود و در صحبت با وی متوجه میشود که او چهار ماه است در زندان به سر می‌برد، این پیرزن منزلش را به سه افغانی رهن داده که چون نتوانسته رهن را به آنها برگرداند در زندان به سر می‌برد یا در این زندان خانمی می‌گفت چون به شوهرش تهمت مواد مخدر زده شده و وی متواری است، او را به جای شوهرش دستگیر کرده‌اند.
در بازرسی‌های به عمل آمده از کلیه‌ی بازداشتگاه‌های حفاظت اطلاعات‌ها بحث شنود به عنوان یک اصل مطرح بوده است. این هیات مطرح می‌کند که این وضعیت نباید وجود داشته باشد و در موارد مشخص نیز باید با مجوز قضایی این کار صورت گیرد.
یکی دیگر از مسایل قابل توجه که در بازرسی‌های انجام شده هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی به آن برخورد شده این بوده که بازداشتگاه‌های حفاظت اطلاعات تعارض در مدیریت وجود دارد و هرچه کارشناسان خودشان می‌گویند، عمل کنند. آنجا به ظاهر تحت مدیریت سازمان زندان‌هاست، اما حرف سلسله مراتب خودشان را عمل می‌کنند.
در این گزارش بر اصل و حق مسلم متهمان در استفاده از وکیل تاکید و عدم حضور قاضی ناظر زندان و تبعیض آشکار در داخل زندان نیز از جمله موارد تخلف ذکر شده است، وجود دارد.
این گزارش به شمار خودکشی زنان زندانی در زندان رجایی شهر اشاره کرده و خواسته است علت خودکشی‌ها در این زندان بررسی شود. هرچند که زندان سعی در کتمان این مساله داشته است. همچنین از مسایل قابل توجه وجود 7 مددکار در زندان رجایی شهر برای هر سه هزار نفر زندانی بوده است.
آنچه از گزارش مورد بحث بر می‌آید این بوده که هر یک از پادگان‌ها، حفاظت اطلاعات‌ها و... بازداشتگاهی جداگانه دارند که این خلاف بخشنامه رییس قوه‌ی قضاییه است. هیات تذکر داده که بازداشتگاه‌ها باید متمرکز شوند، زندان‌ها نباید دو مدیریتی یا چندمدیریتی باشند. ماموران سپاه و ارتش نباید زندانبان باشند، زیرا اگر اتفاقی رخ دهد قوه‌ی قضاییه باید پاسخ دهد " پس نمی‌شود که در اداره زندان نقشی نداشته باشد.
از جمله موارد مهم این گزارش نابسامانی‌های محیط بازداشتگاه‌هاست. در بخشنامه آیت‌الله هاشمی شاهرودی تاکید شده که فضای هر بازداشتگاه نباید از 12 متر کمتر باشد در حالی که بر اساس اطلاعات به دست آمده در جریان بازدید هیات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی، متهمانی وجود داشتند که طی 8 یا 9 ماه در فضای کمتر از یک متر بازداشت شده بودند.
علیرغم تمام تاکیدات قانونی بر ممنوعیت شکنجه، گزارش تهیه شده از سوی هیات وجود شکنجه و انفرادی را در بازداشتگاه پذیرفته و درصدد انجام اقداماتی برای حل آن هستند. در این گزارش اقرار با اکراه فاقد اعتبار دانسته شده است و استفاده از چشم بند که در جریان بازرسی‌ها با آن برخورد کردند را مورد انتقاد شدید قرار دادند.
هنگام مطالعه‌ی گزارش تهیه شده به بازداشت نوجوان 13 ساله به خاطر دزدیدن یک مرغ به مدت شش روز در بدترین بازداشتگاه ورامین برخورد کردم؟ و این سوال برایم مطرح شد که آیا ما باید راحت‌ترین روش را برای کار انتخاب کنیم؟ چه کسی باید پاسخگوی این موارد که نقض بارز حقوق شهروندان است باشد؟ آیا می‌توان حقی که تضییع شده را به صاحبش برگرداند؟ خسارت‌های مادی و معنوی ناشی از این سهل‌انگاری‌ها را چه کسی جبران خواهد نمود؟
همچنین در این گزارش عنوان شده که هیات نظارت بر حفظ حقوق شهروندی خواستار آن شده است که مواردی از احتمال تعرض به دختران و زنان بازداشت‌شده و زندانی مورد بررسی قرار گیرد و نتایج این بررسی به اطلاع هیات رسانده شود.
در بخش‌های پایانی گزارش آورده شده که در حال حاضر سیاست نیروی انتظامی مقابله با دستگاه قضایی است، ما نباید مقابله کنیم، ما باید راه‌حل منطقی و شرعی ارائه دهیم.
هیات در بازرسی که در زندان قرل حصار به عمل آورده، آمار قابل توجه‌ای را ارائه کرده است. کل ندامتگاه تا تاریخ دهم خرداد 1384، 8061 نفر بوده است، تعداد متهمان دادسرای عمومی و انقلاب استان تهران 3075 است که تعداد 555 نفر با قرار بازداشت موقت، 1561 نفر با قرار کفالت و 959 نفر با قرار وثیقه به سر می‌برند.
تعداد کل محکومان محاکم عمومی و انقلاب 4986 نفر، محکومان به جزای نقدی 2058 نفر، کل متهمان 51 درصد به جرم اعتیاد، استعمال، خرید و فروش مواد مخدر و 49 درصد به جرم سرقت، ضرب و جرح و محکومیت‌های مالی، قتل عمد و غیرعمد است. از اول سال 1384 تعداد 3279 مورد به مرخصی اعزام شده‌اند که از این تعداد 481 نفر در مرخصی هستند و تعداد 80 نفر مرتکب غیبت شده‌اند و به زندان بازنگشته‌اند.
آمار کل ورود متهم و محکوم به زندان قزل حصار در سال 1383، 41458 و آمار کل خروج در سال 1383، 38830 نفر است.
طرح دادستانی برای شیرین عبادی
۲ مرداد ۱۳۸۴
با بازگشت خانم شیرین عبادی به تهران و ناکام ماندن طرح دادستانی که قصد داشت با ارعاب و پرونده سازی مانع ورود این برنده جایزه صلح نوبل به کشور شود، کیهان بنا به دستور دادستانی حادثه دیگری را خلق کرد و با افشای آن وضعیت اکبر گنجی در هاله تازه ای از ابهام فرورفت.
خبری که کیهان در ارتباط با کوشش خانم عبادی برای دیدار از موکل خود انتشار داده نشان می دهد که بیمارستان میلاد محل بستری بودن اکبر گنجی به محاصره ماموران اطلاعات موازی درآمده و سعید مرتضوی دادستان تهران خود در طبقه سوم این بیمارستان مستقر شده و همزمان با ایجاد فضای ارعاب قصد دارند بیمارستان را مجبور کنند که گنجی را به اتاق عمل ببرند.
اولین گام
روز چهارشنبه کیهان در خبری ادعا کرد از پروژه قتل گنجی باخبر شده است:
اطلاعات مستندی که در اختیار اکبر گنجی قرار گرفت، جان وی را از توطئه ای که برای مرگ او طراحی شده بود، نجات داد.
یک مقام آگاه گفت: در اجرای این پروژه که شیرین عبادی و یکی از افراد نزدیک به اکبر گنجی نیز درآن نقش واسطه داشته اند، از اکبر گنجی خواسته شده بود که دست به اعتصاب غذا بزند و به او اطمینان داده بودند که در صورت وخیم شدن وضعیت جسمانی وی مانع از آسیب رسیدن جدی به سلامتی او خواهند شد.
مجریان این پروژه در همان حال به یکی از کانون های بیگانه قول داده بودند که با مرگ اکبر گنجی پرونده او را به یک ماجرای جنجالی علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل کنند و قرار بود که خوش خدمتی آنان نیز بی پاداش نماند!
این پروژه در سفر چند هفته گذشته ... به یک کشور اروپایی و تماس وی با نماینده یکی از مجامع آمریکایی مدعی حمایت از حقوق بشر کلید خورد و طرف آمریکایی در مقابل کسب اطمینان از موفقیت نهایی این پروژه پیشنهاد طرف باصطلاح ایرانی برای حمایت مستقیم و آشکار مقامات برجسته آمریکایی از اکبر گنجی را پذیرفت. گفته می شود این مقام آمریکایی زنده ماندن اکبر گنجی را شکست پروژه یادشده و رسوایی بزرگ برای مقامات آمریکایی ارزیابی کرده بود.
این مقام آگاه گفت؛ ظاهراً اکبر گنجی که فقط 8ماه از محکومیت 6ساله وی باقی مانده بود، در مقابل تأکید ... بر شروع اعتصاب غذا، به تردید می افتد و اعتصاب غذا را آنگونه که به او پیشنهاد شده بود، دنبال نمی کند و در نتیجه رسیدن وی به حالت بسیار وخیم با تأخیر روبرو می شود. همزمان با این حالت، شیرین عبادی از مقامات قضایی درخواست می کند که بدون حضور مأمور با اکبر گنجی ملاقات کند و مسئولان قضایی ضمن موافقت با این ملاقات تأکید می کنند که حداقل بایستی یکی از بستگان اکبر گنجی در این ملاقات حضور داشته باشد که شیرین عبادی بر ملاقات بدون حضور هر شخص دیگری چه مأمور زندان و چه بستگان اکبر گنجی اصرار می ورزد و با پذیرفته نشدن این درخواست، طی مصاحبه ای موضوع را با تحریف واقعیت با خبرنگاران داخلی و رسانه های خارجی در میان می گذارد. مقام آگاه مورد اشاره همزمانی این دو رخداد را بی ارتباط با یکدیگر ندانست ولی ارائه توضیح بیشتر در این باره را به بعد موکول کرد و افزود؛ در همین روزها جرج بوش، شخصاً ضمن حمایت از اکبر گنجی ایران را تهدید کرد.
این مقام آگاه به کیهان گفت؛ در این هنگام آقای خاتمی درخواست آزادی اکبر گنجی را با رئیس قوه قضائیه در میان می گذارد و ایشان آزادی وی را مشروط به درخواست اکبر گنجی می کند. آقای خاتمی از طریق آقایان وزیر بازرگانی و سخنگوی دولت برای اکبر گنجی پیام می فرستد که درخواست آزادی مشروط کرده و از زندان آزاد شود و طی مصاحبه ای از آزادی اکبر گنجی خبر می دهد. فردای آن روز همسر آقای اکبر گنجی بدون آن که با وی ملاقات و گفت وگویی داشته باشد، طی مصاحبه ای اعلام می کند که اکبر گنجی به هیچوجه درخواست آزادی مشروط نخواهد کرد! مقام یادشده توضیح نداد که مصاحبه همسر گنجی به توصیه چه کسی صورت پذیرفته بود و ادامه داد که در همین روزها عاملان اجرای این پروژه که متوجه می شوند حالت جسمانی او برخلاف برنامه ای که تدارک دیده بودند، وخیم نیست، از یک سو برای اکبر گنجی پیام می فرستند که آزادی و قهرمانی او فقط هنگامی ممکن خواهد بود که در اثر اعتصاب غذا به حالت اغماء رفته و در شرایط وخیم جسمانی قرار بگیرد و از سوی دیگر، عکس هایی را که هنگام مرخصی اکبر گنجی و در منزل وی از او تهیه کرده بودند و با دستکاری و مونتاژ او را در حالت اغماء و شرایط وخیم جسمانی نشان می داد، برای سایت ضدانقلابی و آمریکایی گویانیوز می فرستند و...
این مقام آگاه تاکید کرد ظاهرا اکبر گنجی با مشاهده برخی از شواهد و قرائن احساس می کند که قرار است قربانی یک توطئه باشد و توصیه کنندگان یادشده با بی صبری مرگ او را انتظار می کشند. گفته می شود، شواهد و اطلاعات مستندی که در اختیار او قرار گرفته بود، شک وی را به یقین نزدیکتر می کند و سرانجام موافقت خود را برای اعزام به بیمارستان اعلام می دارد.
بهبودی اکبر گنجی، با عصبانیت و خشم فراوان عاملان اجرایی این توطئه روبرو می شود. عصبانیت آنها به اندازه ای بود که با ارسال پیامی ضمن پرخاش همراه با ناسزاگویی به اکبر گنجی، به وی می گویند بهبودی او همه برنامه ها برای تبدیل شدن وی به یک قهرمان را برهم زده است و اکبر گنجی که با کسب اطلاعات جدید از سرانجام برنامه ای که برای وی تدارک دیده بودند، باخبر شده بود، ناسزاگویی آنان را بی پاسخ نمی گذارد و..."
با این خبر آگاهان سیاسی معتقد بودند نمایندگان حکومت پیام تندی برای خانم شیرین عبادی فرستاده و او را که در سفر اروپا بود از بازگشت به ایران برحذر داشته اند.
یک روز بعد
یک روز بعد از نوشته کیهان خانم عبادی در مصاحبه ای با رادیو فردا در پاسخ این سئوال نازی عظیما که "شما آیا از این نوشته روزنامه کیهان احساس خطر هم می کنید و اگر اینطور است قصد دارید چه کار کنید در برابر آن." گفت فعالین حقوق بشر اصولا در همه جای دنیا از جمله ایران همواره احساس خطر می کنند، من هم همچنین. می دانید که دوبار از یک ترور جان به سلامت به در بردم. دائما تهدید می شوم، خانه من دائما آمده بودند و در پارکینگ را شکسته بودند. دو بار من را بی جهت به دادگاه به عنوان متهم احضار کردند. یک بار بدون دلیل قانونی در زندان بودم، 25 روز در سلول انفرادی من را نگاه داشتند. بله من همواره در این کشور احساس خطر کردم و می کنم.
در فاصله ای که خانم شیرین عبادی به تهران بازگردد روزنامه رسالت هم به کیهان پیوست و متنی را که دادستانی برایش فرستاده بود چاپ کرد. در این متن به نقل از یک منبع مجهول نوشته شده بود خانم شیرین عبادی وکیل اکبر گنجی و برنده جایزه صلح نوبل از اظهارات رییس بیمارستان میلاد عصبانی است و در گفتگو با اصلاح طلبان گنجی را به علت شکستن اعتصاب غذای وی عهدشکن خوانده است.
با این نوشته دادستانی تهران و شخص سعید مرتضوی که دفتر خود را در چند روز گذشته به بیمارستان میلاد منتقل کرده است، قصد القای این را داشتند که خبر شکسته شدن اعتصاب غذای اکبر گنجی توسط رییس بیمارستان میلاد اعلام شده است. و این درست همان شگردی است که در ماجرای قتل زهرا کاظمی در مورد اداره مطبوعات خارجی وزارت ارشاد به کار برده شد و مرتضوی از جانب آن اداره اعلام داشت که خبرنگار ایرانی کانادائی سکته کرده است. و همزمان خوشوقت رییس آن اداره به دادستانی فراخوانده شد تا با تهدید مجبور به امضای آن اعلامیه شود و خبر دروغ را به گردن بگیرد. اما جائی که ماجرا ناکام ماند این بود که خوشوقت که خواهرش عروس رهبر جمهوری اسلامی است با فاش کردن ارتباط خود با بیت رهبری حاضر به همدستی با مرتضوی نشد و بعد نیز تمام ماجرا را در نامه ای به کمیسیون اصل نود مجلس ششم افشا کرد.
در هفته گذشته نیز گفته می شود عوامل دادستانی با انواع فشارها و پرونده سازی ها کوشیده اند رییس و مدیران بیمارستان میلاد را به همکاری با خود وادار کنند. در دومین روز بردن اکبر گنجی به آن بیمارستان رییس بیمارستان با اعلام آن که بیمارست از حضور در بیمارستان خودداری کرد تا مجبور به شرکت در ماجرائی نشود که از پایان آن بیم داشت، اما عوامل دادستانی با استفاده از شنود بیمارستان با تهدید دکتر .د وی را به مجبور به حضور در بیمارستان کردند و اعلام داشتند که هیچ اجباری برای دادن اعلامیه از سوی بیمارستان نیست. گفته می شود دو تن از پزشگان بیمارستان از بخش های دیگر به بخشی که اکبر گنجی در آن است منتقل شده اند . عوامل دادستانی حتی از کادر پرستاران و عوامل اجرائی نیز کسانی را انتخاب کرده و به کسانی که مشکوک بودند مرخصی داده اند.
با همه این وجود و با خطرهائی که به گفته کارشناسان شیرین عبادی را تهدید می کرد، این برنده جایزه نوبل بعد از دریافت دکترا از یکی از دانشگاه های بریتانیا و شرکت در جلسه بزرگداشتی که انجمن سخن ایرانیان مقیم لندن برای برپا داشته بود به تهران بازگشت. و کار خود را از سرگرفت. در حالی که در این فاصله طبقه یازده بیمارستان میلاد به کلی در اختیار دادستانی قرار گرفته و تمام بیمارستان نظامی شده است تا امکان دسترسی هیچ کس به اکبر گنجی که دادستانی با تکذیب اعتصاب عذا سعی دارد وی را به اتاق عمل ببرد و خانواده و وکلایش تلاش می کنند مانع از این اقدام خطرناک شوند، ممکن نشود.
در چنین احوالی خبر تازه روزنامه کیهان را بخوانید:
شیرین عبادی و شخص دیگری که با استفاده از «شاه کلید» و به طور مخفیانه از راه پشت بام بیمارستان میلاد وارد طبقه ای که اکبر گنجی در آن بستری است شده بودند، با هوشیاری ماموران شناسایی و پس از تنظیم صورتجلسه از بیمارستان اخراج شدند.
خبرنگار کیهان که عصر جمعه برای تهیه خبر از آخرین وضعیت اکبر گنجی و اخبار حاشیه ای این ماجرا به بیمارستان میلاد رفته بود گزارش می دهد؛ عصر جمعه در مقابل دیدگان حیرت زده و کنجکاو تعداد زیادی از آشنایان و اقوام بیماران که برای عیادت در محوطه بیمارستان حضور داشتند شیرین عبادی و مرد ناشناس دیگری در حلقه ماموران به خارج از بیمارستان هدایت شدند. یکی از ماموران مراقب اکبرگنجی در پاسخ به سؤال خبرنگار کیهان تنها به این جواب بسنده کرد که این دو نفر به طور مخفیانه و از راه پشت بام و با استفاده از «شاه کلید» که مخصوص دزدان حرفه ای است وارد طبقه دوازدهم یعنی محل بستری اکبر گنجی شده بودند و در واکنش به اصرار خبرنگار کیهان برای توضیح بیشتر گفت؛ حتما مسئولان مربوطه در این باره اطلاعات بیشتری ارائه خواهند کرد.
در پی تلاش خبرنگار ما و گفت وگوی او با چند تن از مراقبان اکبرگنجی و یکی از مسئولان دادستانی که در محل حضور یافته بود معلوم شد که، خانم شیرین عبادی در حالی که سعی کرده بود شناخته نشود باتفاق شخص دیگری از طبقه هشتم بیمارستان خود را به پله های اضطراری می رسانند و از این طریق به پشت بام بیمارستان می‌روند. این نقشه برای ورود به طبقه ۱۲ بیمارستان بوده است که محل بستری اکبر گنجی است و تمام درهای ورودی و خروجی آن قفل بوده و تحت مراقبت شدید ماموران است، شیرین عبادی و همدست وی با استفاده از شاه کلید، یکی از درهای ورودی به طبقه دوازدهم را باز کرده و بعد از ورود با ماموران روبرو می شوند. شیرین عبادی که توسط یکی از ماموران شناسایی شده بود هویت خود را فاش می کند و شخص همدست وی ابتدا خود را مولایی- یکی از وکلای اکبرگنجی- معرفی می کند که با پیگیری بعدی معلوم می شود هویت اعلام شده او جعلی است و نام واقعی وی سلطانی است. پیگیری خبرنگار کیهان برای اطلاع از اینکه شیرین عبادی و همدست وی «شاه کلید» را که مخصوص دزدان حرفه ای است چگونه به دست آورده اند و آیا همدست او یک سارق حرفه ای است یا فقط رابط شیرین عبادی با سارقان حرفه ای است، به نتیجه ای نرسید. خبرنگارکیهان حالت شیرین عبادی و همدست وی را هنگام اخراج از بیمارستان، مضطرب گزارش کرده و از تلاش وی برای پنهان کردن چهره خود از جمعیت حاضر در محل که برای عیادت بیماران آمده بودند، خبر می دهد.
یکی از مسئولان پرونده اکبرگنجی در پاسخ به پیگیری های مستمر کیهان ضمن تایید این خبر گفت؛ از هنگامی که اکبرگنجی برای مداوا به بیمارستان منتقل شد، خانم شیرین عبادی اصرار فراوانی برای ملاقات خصوصی با وی داشته است. به گفته وی، اصرار شیرین عبادی مخصوصا بعد از اظهارنظر رئیس بیمارستان میلاد که حال اکبرگنجی را خوب توصیف کرده و بر استفاده نامبرده از غذای زندان تاکید کرده بود، شدت بیشتری یافت و سرانجام عصر جمعه شیرین عبادی با همدستی شخصی بنام سلطانی و با استفاده از شاه کلید قصد ملاقات با گنجی و ارسال پیامی به وی را داشت که این اقدام دزدانه و غیرقانونی ناکام ماند.
همین مسئول قضایی خبر داد بعد از بهبودی اکبرگنجی و تصمیم به عمل جراحی روی زانوی او، یکی از افراد نزدیک به اکبرگنجی طی تماسی با وی به او توصیه کرده بود قبل از ملاقات با شیرین عبادی حاضر به انجام عمل جراحی نشود و به مسئولان قضایی اعلام کند که شرط موافقتش با انجام عمل جراحی، ملاقات با شیرین عبادی است ولی اکبرگنجی به این توصیه توجهی نکرد. مسئول قضایی مورد اشاره گفت: فرد نزدیک به اکبرگنجی در پیامی که توسط مراقبان اکبرگنجی ضبط شده است به وی توصیه کرده بود که در بیمارستان نیز می تواند به اعتصاب غذا ادامه دهد.
گفتنی است در کیهان چهارشنبه ۲۹تیرماه ۸۴ گزارش موثقی از تلاش یک جریان مرموز برای ادامه اعتصاب غذای اکبرگنجی به منظور بهره گیری بیگانگان از مرگ وی درج شده بود. در آن گزارش با استناد به اخبار موثق و قابل ارایه آمده بود که شیرین عبادی و یکی از نزدیکان اکبرگنجی در اجرای پروژه مرگ اکبرگنجی نقش ویژه ای برعهده دارند که ماجرای عصر جمعه تاکید دیگری بر طراحی این پروژه جنایتکارانه است.
شیرین عبادی در واکنش به گزارش روز چهارشنبه کیهان در گفت وگو با رادیو فردا - رادیوی سازمان سیا - گزارش کیهان درباره توطئه مرگ اکبر گنجی را پرونده سازی علیه خود دانسته بود و اکنون انتظار این توضیح از سوی ایشان هست که آیا کیهان شیرین عبادی را به پشت بام بیمارستان میلاد برده و شاه کلید به دست او داده است؟!
دوست عزیزی که خودت را معرفی نکرده ای منهم اطلاعاتم را از طریق یکی از دوستان میفهمیدم و فعلا ایشان افتخار نداده که خبرهای جدید را به ما بگه ولی ۲ هفته پیش گفته بود که نتایج انتخاب رشته ها معلوم شده و رتبه های قبولی در رشته های مختلف امیدوار کننده تر از سال ۸۱ هست .
امیدوارم که راست گفته باشد چون اینجور ادمها یه روده راست هم تو شکمشون نیست .
در ضمن اگه خبر جدیدی شنیدم چشم مخلص همگی هستم.
به امید موفقیت همگی