غریب بود غریبانه خفت در غربت
معلمی بود که مرا بال آرزو بخشید
چه طعنه ها که زمردم شنفت در غربت
مگر مادر میهن نداشت آغوش
که آن غریب وطن تن نهفت در غربت
مرثیه دکتر چمران بر مزار دکتر شریعتی
دو یار عاشق
ای علی! همیشه فکر می کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت،
و چقدر متاثرم که اکنون من بر تو مرثیه می خوانم!
ای علی! گفتی که هر کس گفتنی هایی دارد
و شخصیت هر انسانی به اندازه ناگفتنی های اوست.
و من اضافه می کنم که درجه دوستی و محبت من با انسانی دیگر،
به اندازه ناگفتنی هایی است که می توانم با او در میان بگذارم
و از این ناگفتنی ها که می خواستم با تو بگویم ، بی نهایت داشتم.
ای علی! وقتی تو را شناختم که کویر تو را شکافتم
و در اعماق روحت و قلبت شنا کردم
و احساسات خفته و ناگفته خود را در آن یافتم.
ای علی! همراه تو به قلب تاریخ فرو می روم
و راه و رسم عشقبازی را می آموزم
و به علی بزرگ آنقدر عشق می ورزم که از سر تا به پا می سوزم.
ای علی همراه تو به نخلستان ها ی کنا رفرات می روم
و علی دردمند را در دل شب می یابم که سر به چاه کرده و سینه پردردش را خالی می کند.
ای علی! تو دست مرا گرفتی و به ازلیت بردی
و فراز و نشیب تاریخ را نشان دادی،
قدم به قدم تخته سنگ های مانع تکامل را به من نمودی،
مرا به دیدار طاق شکسته کسری بردی
و اهرام مصر را نمودی و زیر تخته سنگ ها ی آن،
استخوان های خردشده محرومین را دیدم که هنوز فریادشان به آسمان بلند است.
تو مرا به دیدار فرعون بردی که ادعای خدایی داشت و ستمگری های او را نمودی،
تو مرا به دیدار گنج های قارون بردی و عاقبت خدایان زر و سیم را نشان دادی،
تو مرا به خانه بلعم بردی و عاقبت خدعه و تزویر مدعیان دین را روشن کردی
که چگونه خدای آسمان را فدای مائده های زمینی می کنند.
ای علی! با خروش تو به جنگ استعمار و استبداد و استحمار بر می خیزم
و همراه تو تاریخ را می شکافم
و فرعون ها و قارون ها و بلعم ها را لعنت می کنم.
ای علی! دینداران متعصب و جاهل تو را به حربه تکفیر کوفتند
و از هیچ دشمنی و تهمت فروگذار نکردند
و غربزدگان نیز که خود را به دروغ روشنفکر می نامیدند،
تو را به تهمت ارتجاع کوبیدند و اهانت ها کردند
و رژیم شاه نیز که نمی توانست وجود تو را تحمل کند،
روشنگری تو را مخالف مصالح خود می دید،
تو را به زنجیر می کشید و بالاخره شهید کرد...
سخنان دکتر چمران بر مزار دکتر شریعتی (1356)
دکتر چمران
به سوی قربانگاه:
در سحرگاه سیویکم خردادماه شصت، ایرج رستمی فرمانده منطقه دهلاویه به شهادت رسید و شهید دکترچمران به شدت از این حادثه افسرده و ناراحت بود. غمی مرموز همه رزمندگان ستاد، بخصوص رزمندگان و دوستان رستمی را فرا گرفته بود. دستهای از دوستان صمیمی او میگریستند و گروهی دیگر مبهوت فقط به هم مینگریستند. از در و دیوار، از جبهه و شهر، بوی مرگ و نسیم شهادت میوزید و گویی همه در سکوتی مرگبار منتظر حادثهای بزرگ و زلزلهای وحشتناک بودند. شهیدچمران، یکی دیگر از فرماندهانش را احضار کرد و خود او را به جبهه برد تا در دهلاویه به جای رستمی معرفی کند و در لحظة حرکت وی، یکی از رزمندگان با سادگی و زیبایی گفت: «همانند روز عاشورا که یکایک یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند، عباس علمدار او (رستمی) هم به شهادت رسید و اینک خود او همانند ظهر عاشورای حسین(ع) آمادة حرکت به جبهه است.»
همة اطرافیانش هنگام خروج از ستاد با او وداع میکردند و با نگاههای اندوهبار تا آنجا که چشم میدید و گوش میشنید، او و همراهانش را دنبال میکردند و غمی مرموز و تلخ بر دلشان سنگینی میکرد.
دکتر چمران، شب قبل در آخرین جلسة مشورتی ستاد، یارانش را با وصایای بیسابقهای نصیحت کرده بود و خدا میداند که در پس چهرة ساکت و آرام ملکوتی او چه غوغا و چه شور و هیجانی از شوق رهایی، رستن از غم و رنجها، شنیدن دروغ و تهمتها و دمبرنیاوردنها و از شوق شهادت برپا بود. چه بسیار یاران باوفای او به شهادت رسدیه بودند و اینک او خود به قربانگاه میرفت. سالها یاران و تربیتشدگان عزیزش در مقابل چشمانش و در کنارش شهید شدند و او آنها را بر دوش گرفت و خود در اشتیاق شهادت سوخت، ولی خدای بزرگ او را در این آزمایشهای سخت محک میزد و میآزمود، او را هر چه بیشتر میگداخت و روحش را صیقل میداد تا قربانی عالیتری از خاکیان را به ملائک معرفی نماید و بگوید: انی اعلم مالاتعلمون. «من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید.»
به طرف سوسنگرد به راه افتاد و در بین راه مرحوم آیتالله اشراقی و شهید تیمسار فلاحی را ملاقات کرد. برای آخرینبار یکدیگر را بوسیدند و بازهم به حرکت ادامه داد تا به قربانگاه رسید. همة رزمندگان را در کانالی پشت دهلاویه جمع کرد، شهادت فرماندهشان، ایرج رستمی را به آنها تبریک و تسلیت گفت و با صدایی محزون و گرفته از غم فقدان رستمی، ولی نگاهی عمیق و پرنور و چهرهای نورانی و دلی والامال از عشق به شهادت و شوق دیدار پروردگار، گفت: «خدا رستمی را دوست داشت و برد و اگر ما را هم دوست داشته باشد، میبرد.
خداوند ثابت کرد که او را دوست میدارد و چه زود او را به سوی خود فراخواند.
شهـادت:
سخنش تمام شد، با همة رزمندگان خداحافظی و دیدهبوسی کرد، به همة سنگرها سرکشی نمود و در خط مقدم، در نزدیکترین نقطه به دشمن، پشت خاکریزی ایستاد و به رزمندگان تأکید کرد که از این نقطه که او هست، دیگر کسی جلوتر نرود، چون دشمن به خوبی با چشم غیرمسلح دیده میشد و مطمئناً دشمن هم آنها را دیده بود. آتش خمپاره که از اولین ساعات بامداد شروع شده بود و علاوه بر رستمی قربانیهای دیگری نیز گرفته بود، باریدن گرفت و دکتر چمران دستور داد رزمندگان به سرعت از کنارش متفرق شوند واز هم فاصله بگیرند. یارانش از او فاصله گرفتند و هر یک در گودالی مات و مبهوت در انتظار حادثهای جانکاه بودند که خمپارهها در اطراف او به زمین خورد و با اصابت یکی از خمپارههای صدامیان، یکی از نمونههای کامل انسانی که مایة مباهات خداوند است، یکی از شاگردان متواضع علی(ع) و حسین(ع)، یکی از عارفان سالک راه حق و حقیقت و یکی از ارزشمندترین انسانهای علیگونه و یکی از یاران باوفای امامخمینی(ره) از دیار ما رخت بربست و به ملکوت اعلی پیوست.
ترکش خمپارة دشمن به پشت سر دکتر چمران اصابت کرد و ترکشهای دیگر صورت و سینة دو یارش را که در کنارش ایستاده بودند، شکافت و فریاد و شیون رزمندگان و دوستان و برادران باوفایش به آسمان برخاست. او را به سرعت به آمبولانس رساندند. خون از سرش جاری بود و چهرة ملکوتی و متبسم و در عینحال متین و محکم و موقر آغشته به خاک و خونش، با آنکه عمیقاً سخنها داشت، ولی ظاهراً دیگر با کسی سخن نگفت و به کسی نگان نکرد. شاید در آن اوقات، همانطوری که خود آرزو کرده بود، حسین(ع) بر بالینش بود و او از عشق دیدار حسین(ع) و رستن از این دنیای پر از درد و پیوستن به روح، به زیبایی، به ملکوت اعلی و به دیار مصفای شهیدان، فرصت نگاهی و سخنی با ما خاکیان را نداشت.
در بیمارستان سوسنگرد که بعداً به نام شهید دکترچمران نامیده شد، کمکهای اولیه انجام شد و آمبولانس به طرف اهواز شتافت، ولی افسوس که فقط جسم بیجانش به اهواز رسید و روح او سبکبال و با کفنی خونین که لباس رزم او بود، به دیار ملکوتیان و به نزد خدای خویش پرواز کرد و ندای پروردگار را لبیک گفت که: «ارجعی الی ربک راضیه مرضیه»
از شهادت انسانساز سردار پرافتخار اسلام، این فرزند هجرت و جهاد و شهادت و اسوه حرکت و مقاومت، نه تنها مردم اهواز و خوزستان بلکه امت مسلمان ایران و شیعیان محروم لبنان به پا خاستند و حتی ملل مستضعف و زاده دنیا غرق در حسرت و ماتم گردیدند.
امواج خروشان مردم حقشناس ما، خشمگین از این جنایت صدام و اندوهبار و اشکآلود، پیکر پاک او را در اهواز و تهران تشییع کردند که «انالله و انّاالیه راجعون.»
بلی، اینچنین زندگی سراسر تلاش و مبارزة خالصانه و عارفانه در راه خدای او آغاز گشت و اینچنین در کربلای خوزستان در جهاد و نبرد رویاروی علیه باطل، حسینگونه به خاک شهادت افتاد و به ملکوت اعلی عروج کرد و به آرزوی دیرین خود که قربانی شدن عاشقانه در راه خدا بود، نایل گشت. خدایش رحمت کند و او را با حسین(ع) و شهدای کربلا محشور گرداند.
خدایا! تو را شکر میکنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم.
خدایا! تو را شکر میکنم که مرا با درد آشنا کردی تا درد دردمندان را لمس کنم، و به ارزش کیمیایی درد پی ببرم، و «ناخالصی»های وجودم را در آتش درد بسوزم، و خواستههای نفسانی خود را زیر کوه غم و درد بکوبم، و هنگام راه رفتن بر روی زمین و نفس کشیدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پی ببرم و موجودیت خود را حس کنم.
پیروزی لشگر ریا و تزویر بر دکتر حیدر پور و عین الهی حافظ منافع متخلفان مبارک باد
عضو کمیسیون اصل 90 مجلس در گفتگو با فارس خبر داد:
بازپرس پرونده آزمون دستیاری برکنار شده است
خبرگزاری فارس: عضو کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: بازپرس
پرونده تخلفات آزمون دستیاری که تلاش زیادی در افشای حقایق و صدور کیفر خواست متهمان پرونده تخلفات این آزمون داشت، هفته گذشته برکنار شده است و این موضوع برای کمیسیون اصل 90 تعجب برانگیز است و علت آن پیگیری میشود.
سید علی ریاض در گفتگو با خبرنگار اجتماعی فارس افزود: پس از اتمام دوره تعطیل مجلس با خبر شدیم که متاسفانه آقای طباطبایی نژاد، بازپرس ویژه پرونده تخلفات آزمون دستیاری به دستور مقامات قضایی از پیگیری این پرونده برکنار شده است .
وی اضافه کرد: امیدواریم این اقدام مقامات قضایی به علت شجاعت و اقدامات خوب وی در روند پیگیری پرونده آزمون دستیاری نبوده باشد با این حال موضوع پرونده آزمون دستیاری با جدیت از سوی کمیسیون اصل 90 مجلس و به خصوص هیئت رئیسه این کمیسیون، تحت نظر است و پیگیری می شود و این جابه جایی برای من مفهوم روشنی ندارد.
وی ادامه داد:اکنون روشن نیست که پرونده آزمون دستیاری در اختیار کیست و در چه وضعی قرار دارد و اقدام اخیر مسئولان قوه قضائیه برای ما تعجب برانگیز است و چرا بازپرس پرونده آزمون دستیاری در وسط راه پیگیری پرونده و نوشتن کیفر خواست برکنار شده است.
وی اضافه کرد: روند پیگیری پرونده آزمون دستیاری در گذشته به نحوی بود که برای بیش از ده مورد از مظنونان پرونده آزمون دستیاری کیفرخواست صادر شده است، صدور بقیه کیفرخواستها هم در حال پیگیری بود و مراحل تشکیل دادگاه برای این افراد دنبال می شد.
ریاض گفت: انتظار ما از قوه قضائیه به عنوان حامی اصلی عدالت این است که محکم و با ایجاد اطمینان صدر درصد این پرونده را پیگیری کنند و جواب روشنی به افکار عمومی بدهند ولی متاسفانه اقدام اخیر مسئولان قوه قضائیه برای ما تعجب بر انگیز بوده است.
وی گفت: افکار عمومی اکنون منتظر حرکت عدالتخواهانه قوه قضائیه در مورد این پرونده مهم هستند و هر گونه تاخیر در روند رسیدگی به این پرونده بشتر شود ناامیدی جامعه از پیگیری چنین پرونده هایی بیشتر می شود و یقینا حرف و حدیثهای زیادی را به وجود می آورد که به صلاح نیست.
وی در مورد اعلام نتایج آزمون دستیاری امسال توضیح داد: خبرهایی می رسد که وزارت بهداشت در اعلام نتایج آزمون دستیاری امسال تاخیر دارد، این تاخیرها در افکار عمومی شائبه ایجاد می کند بنابراین به مسئولان وزارت بهداشت توصیه می کنم با رعایت تمام موازین و ضوابط قانونی در سریعترین زمان ممکن نتایج آزمون امسال را اعلام کنند تا هیچ ملعبه ای در اعلام نتایج، ظرفیتها و سهمیه بندی ها به وجود نیاید.
نظری
جناب عین الهی مسخره بازی تا کی!!!!!!!
جناب اقای عین الهی ایا می خواهید اعلام کنید که شما بدتر از مشارکتی های دزد هستید
هزار رحمت به دبیر سابق دبیرخانه که سایت دبیرخانه را فعال نگه داشته بود
ایا می خواهید تخلفات صورت گرفته در آزمون امسال را کتمان کنید
چرا نمرات و کارنامه ها را در سایت دبیرخانه اعلام نمی کنید
چرا شفاف سازی نمی کنید
ایا شهامت بر عهده گرفتن سهل انگاری های خود را ندارید
ایا باز هم پزشکان مستضعف جامعه باید تاوان ضعف ها و خیانتهای شما و دکتر پزشکیان را پرداخت کند
ما به شما و وزارت بهداشت هشدار می دهیم که هر چه سریعتر کارنامه های شرکت کنندگان در امتحان دستیاری را در سایت دبیرخانه انتشار دهید البته اگر شهامت این کار راداشته باشید ....
چیزی که به همه جامعه پزشکی اشکار است لو رفتن سوالات امسال است (کمبود سوالات اهواز) و علت ان هم ضرب شصت نشان دادن باند پر قدرت سوال فروش برای شما و حیدرپور و.. دارو دستهء تان است که هیچ غلطی نتوانستید انجام دهید
اقای حیدر پور سوالی از شما ؟
ایا با کتمان نمره های امتحان امسال می خواهید به جامعه اعلام کنید که شما و حزبتان یعنی جناح راست دزد تر و خائنتر از مشارکتی ها هستید؟؟؟
به اکبر شاه رای دهید
رای من
نامزد منتخب مردم
محمود احمدی نژاد